تعريف ديسفاژي:
اغلب نتيجه اي از انواع اختلالات نورولوژيكي است كه ميتوانددرهر يك از مراحل بلع طبيعي ايجاد گردد.
علائم ديسفاژي:
v ناتواني در بلعيدن مواد غذايي و حتي بزاق دهان خودشان(شايعترين علامت)
v سرفه كردن در هنگام خوردن و نوشيدن يا بلافاصله بعد از آن
v ضعيف شدن صداي فرد در حين خوردن يا اندكي پس از آن وجود صدايي وزوز مانند در مسير تنفسي در حين دم و بازدم
v ابتلاي بيمار به عفونت سيستم تنفسي(پنومني) به دليل آسپيراسيون مكرر
v ورود مواد غذايي به مسير هوايي (آسپيراسيون)
v كاهش وزن و ايجاد علائم سوء تغذيه به علت كم خوريهاي بيش از حد
v بالا رفتن درجه حرارت بدن از1ـ30 دقيقه پس از غذا خوردن
بطور كلي علائم اختلال بلع در بيماران مبتلا به سكته هاي مغزي از نوع آمبوليك و بيماران سرطاني پيشرونده است وبا گذشت زمان باعث بروز ناتواني بيشتري خواهد شد. بيماران مبتلا به اين اختلال از به هم خوردن روند طبيعي زندگي شان و ايجاد ناراحتي در تغذيه دچار نابساماني هاي جسمي و روحي مي شوند.
سبب شناسي:
علل فيزيولوژيكي پزشكي كه ممكن است منجر به ديسفاژي گردد عبارتند از:
v اختلالات عصب شناختي و ضربه مانند :عفونت مغز و ساقه مغز ، پاركينسون، M.S، فلج اطفال، دمانس و فلج مغزي ، سكته مغزي و ......
v ضايعات ساختاري مانند: وب مادرزادي ، نئو پلاسما، تيرومگالي و ....
v بيماريهاي بافت تماسي مانند: ديستروفي ماهيچه، پلي ميوزيس
v اثرات جانبي مانند اثرات ناشي از جراحي، داروها و فيبروز ناشي از راديولوژي، سوختگيها
v ناهنجاريهاي مادرزادي يا آناتوميكي مانند: شكاف كام و لب، ناهنجاريهاي زبان، شكاف حنجره
ارزيابي:
ارزيابي شامل تاريخچه گيري و معاينات فيزيكي است. پس از ثبت مشخصات بيمار و اطلاع از بيماري و اختلالات اساسي بيمار، اطلاعاتي در زمينه علائم ديسفاژي و زمان شروع آنها، مثلاً وجود درد در حين بلع، وجود آسپيراسيون، وضعيت سرفه و گلو صاف كردن بيمار ، كيفيت آواسازي بيمار ، مدت زمان لازم براي بلع حلقي ، وضعيت جويدن ، نوع ماده غذايي مصرفي بيمار ، قدرت رفلكس Gag ، تغييرات وزن بيمار، داروهاي مصرفي را مي توان كسب نمود.
در ارزيابي بيمار همچنين مي بايست وضعيت فيزيكي بيمار مانند كنترل تنه ،سر و گردن و معاينه اعصاب مغزي و دامنه حركات و قدرت و عملكرد عضلات دخيل و رفلكس هاي دهاني، معاينه و بررسي شود. همينطور وضعيت لثه و دندانهاي بيمار و بهداشت دهان را نبايد از نظر دور داشت.
بررسي وجود يا عدم وجود آسپيراسيون شايد مهمترين و حياتي ترين كار در ارزيابي بيماران مبتلا به ديسفاژي باشد. يكي از دقيق ترين روشها جهت بررسي اين وضعيت انجام عمل بلع باريوم در اتاق راديولوژي، معاينه از طريق فلوروسكوپي مي باشد.
روشهاي ديگري مانند مانومتري كامپيوتري، الكتروميوگرافي و آندوسكوپي با فيبر نوري نيز در ازريابي كفايت اسفنكتر ولوفارينجيال ، مشاهده مستقيم هماهنگي عضلات حلق، ارزيابي عملكرد حنجره طي عمل بلع و ارزيابي ميزان حساسيت حنجره بسيار مفيد مي باشد. در هنگام ارزيابي بايد به جنبه هاي روحي – رواني بيمار نيز توجه كرد.
آسيب شناس آموزش ديده مي تواند يك ارزيابي از تغذيه و بلع انجام دهد و زمينه درمان مناسب را فراهم كند.
نقش آسيب شناس گفتار و زبان در ارزيابي ديسفاژي
1. گرفتن يك تاريخچه دقيق از وضعيتهاي پزشكي و علائم اختلال
2. مشاهده توانايي و حركت عضلات مرتبط با بلع
3. مشاهده وضعيت، رفتار و حركات دهان در حين خوردن و آشاميدن
4. ارزيابي بلع به كمك تستهاي اختصاصي
درمان
از آنجائيكه ديسفاژي تقريباَ تمامي ابعاد سلامتي فرد را تحت تأثير قرار مي دهد بنا براين تيم درماني شامل پزشك عمومي، متخصص ENT آسيب شناس گفتار و زبان ، متخصص گوارش، متخصص مغز و اعصاب، راديولوژيست، متخصص تغذيه، روانپزشك ، متخصص ريه و سيستم تنفس، دندانپزشك و جراح عمومي است.
درمان اوليه اختلالات بلع و تغذيه اي ، بررسي علل پايه اي اختلال مي باشد . بسته به علت ممكن است درمان دارويي يا جراحي باشد. همراه با درمان دارويي يا جراحي ، رويكردها و مشاورات آسيب شناس گفتار و زبان هم مي تواند در درمان ديسفاژي موثر واقع گردد.
رويكردهاي درماني:
بسته به نوع اختلال عملكردي شامل :
v تغييرات رژيم غذايي: به عواملي چون حجم ماده غذايي، شيوه تغذيه، و ... بستگي دارد.
v تكنيكهاي جبراني بلع شامل: تغيير وضعيت بيمار، روش هاي پيشرفت آگاهي حسي بيمار ، تغيير اندازه لقمه غذا و سرعت ارائه آن به بيمار، تغيير چگالي و سفتي ماده غذايي ، استفاده از پروتزهاي داخل دهاني
v درمان بلع به صورت غير مستقيم: اين شيوه به بيمار تمريناتي را جهت تقويت ماهيچه هاي آسيب ديده يا ضعيف شده آموزش مي دهد.
v درمان بلع به صورت مستقيم: اين شيوه تمريناتي را براي عملكرد صحيح حين بلع به بيمار آموزش مي دهد.
بهترين تكنيك در درمان ديسفاژي حذف آسپيراسيون تاحد امكان و جلوگيري از باقيماندن غذا در مسير دهان و حلق مي باشد.