دفترچه راهنما و منابع آزمون کارشناسی ارشد وزارت بهداشت 1390

عجله کنین

دفترچه راهنما و منابع آزمون کارشناسی ارشد وزارت بهداشت 1390

دکتر تاتیانا حسامی پیله رود

خانم “تاتیانا حسامی” در سال ۱۳۵۲ خورشیدی مصادف با سال ۱۹۷۳ میلادی در شهر “موگلیف۱” کشور بلاروس۲ بدنیا آمد، کارشناسی ارشد علوم ریاضی خود را در دانشگاه دولتی مسکو دریافت نموده و دکترای خود را در رشته ریاضی در دانشگاه دولتی مسکو روسیه اخذ نمود.گذر روزگار پای این دانشمند علوم ریاضی را به ایران کشاند.دکتر تاتیانا در مسکو با جوان ایرانی بنام “دکتر خدابخش حسامی” ازدواج نمود،سپس به درخواست همسرش به ایران زمین،مهد تمدن و فرهنگ آمده و سپس فامیلی خود را بمانند همسرش حسامی پیله رود انتخاب می کند.عشق و علاقه به همسر سختی ها و مشکلات غربت را برایش سهل نمود و در حال حاضر مشغول تدریس در دانشگاه دولتی شهرکرد می باشند.دکتر تاتیانا حسامی یکی از ریاضیدانان برتر دنیا بشمار می آیند. 

 

۱- موگلیفMogilev” یکی از بزرگترین مراکز صنعتی و فرهنگی کشور بلاروس بحساب می آید. این شهرستان دارای بزرگترین کارخانه های نساجی و ریسندگی و الیاف شیمیائی در بلاروس می باشد.

۱-        بلاروس یک سرزمین دور از دریا در اروپای خاوری است، که با کشورهای روسیه،اوکراین،لهستان،لیتوانی و لتونی هم مرز می‌باشد . پایتخت آن شهر میسینک است و شهرهای مهم دیگر آن : برست، گرودنو،گومل، موگلیف و ویتبسک هستند.در بیشتر دوران تاریخ، این ناحیه که هم اکنون تحت عنوان بلاروس شناخته می‌شود، بخشی از سرزمین‌های دیگر بود که از آن جمله می‌توان به دوک نشین پولاتسک،دوک نشین بزرگ لیتوانی،همسود لهستان-لیتوانی و امپراتوری روسیه اشاره کرد. نهایتاً، در سال ۱۹۲۲، به یک جمهوری در اتحاد شوروی تحت عنوان بلاروسیه SSR تبدیل شد . این جمهوری به طور رسمی در ۲۷ اوت ۱۹۹۰، حاکمیت خود را اعلام نمود ، و در پی فروپاشی کشور شوروی ، استقلال خود را به عنوان جمهوری بلاروس در ۲۵ اوت ۱۹۹۱ اعلام نمود. از لحاظ رسمی، این کشور تحت عنوان جمهوری بلاروس شناخته می شود. در حالی که نام کوتاه آن بلاروس است. از لحاظ تاریخی، نام این کشور در زبان انگلیسی به ” روسیه سفید ” اشاره شده است. اما این نام دقیقاً درست نیست؛ ترجمه درست آن عبارت است از:”روتنیای سفید” (ناحیه‌ای در اوکراین)؛ که این اقدام (نادرست) تا امروز نیز در زبانهای دیگر نیز تداوم یافته است.نخستین کاربرد شناخته شده از کلمه ” روسیه سفید ” راجع به بلاروس در اواخر قرن شانزدهم از سوی فردی اروپایی به نام جرومی هورسی صورت گرفت. او این اصطلاح را برای تشریح امپراتوری ایوان آزارنده بکار برد. طی قرن هفدهم،تزارهای روسی از عبارت ” روتنیای سفید ” استفاده نمودند که تلاش می‌کردند میراث خود را از (سرزمین) همسود لهستان- لیتوانی بگیرند. پس از آن که این همسود فروپاشیده شد، سرزمین‌هایی که هم‌اکنون بلاروس را تشکیل می‌دهند به طور رسمی تحت عنوان ” بلاروس ” و” بلاروسی ” نامیده شدند و این نام‌ها جایگزین نام‌های ممنوعه “لیتوا ” و ” لیسوینی” بودند و کاربرد آن شدند. این کشور هنوز هم متحمل آثار انفجار هسته‌ای در حادثه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ می‌باشد ، که در همسایگی جمهوری سوسیالیست شوروی اوکراین قرار داشت.

سوابق :

تدریس در موسسه الکترونیک و ریاضیات مسکو : استادیار (۱۹۹۵-۱۹۹۸) 

تدریس در دانشگاه شهرکرد : استادیار (سپتامبر ، ۲۰۰۱ – ژانویه ، ۲۰۰۹)

تدریس در دانشگاه شهرکرد : دانشیار (ژانویه ، ۲۰۰۹ – تاکنون)

موسسه مطالعات و تحقیقات در فیزیک نظری و ریاضیات (IPM) ، تهران : دانشیار پژوهشگر (۲۰۰۲ – ۲۰۰۳ ، ۲۰۰۴- تاکنون)

پژوهشکده علوم بنیادین ، تبریز : جایگاه پژوهش (۲۰۰۳ – ۲۰۰۴)

همچنین ایشان عضو انجمنهای ریاضی ایران (IMS)، آمریکا (AMS) و (MAA) می باشند.

VN:F [1.9.7_1111]
 
منبع:
روزنامه نمین

خدابخش حسامی در سال۱۳۴۴خورشیدی در روستای “یوزباشی” پیله رود نمین دیده به جهان گشود.خدابخش در اوان کودکی مادرش را ازدست داد،چند سال بعد او به تهران مهاجرت کرد و بعد از اخذ دیپلم در تهران، لیسانس خود را در رشته علوم ریاضی از دانشگاه شهید چمران اهواز دریافت نمود و بعدها برای ادامه تحصیل به کمک برادرانش به روسیه رفت و فوق لیسانس ریاضی را از دانشگاه دولتی مسکو اخذ و دکترای خود را در رشته ریاضیات از دانشگاه دولتی مسکو (MSU) دریافت نمود، اواخر تحصیلشان بود که با خانم “تاتیانا” که همکلاسی خودش در دانشگاه بود آشنا گشت و با او ازدواج نمود و این زوج خوشبخت صاحب سه دخترشدند دکتر خدابخش حسامی به وطن بازگشتن تا علم و دانش خود را نثار وطن و علم اندوزان آن نماید و بهمراه همسرشان که از دانشمندان علوم ریاضی جهان به حساب می آیند عازم ایران شدند .درحال حاضر دکتر خدابخش حسامی یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهرکرد هستند.

سوابق دکتر خدابخش حسامی پیله رود :

دانشگاه شهرکرد : استادیار (سپتامبر ، ۲۰۰۱ – ژانویه ، ۲۰۰۸)

دانشگاه شهرکرد : دانشیار (ژانویه ، ۲۰۰۸ – تاکنون)

معاون مدیرکل دانشکده علوم پایه (سپتامبر ، ۲۰۰۴ الی اکتبر ، ۲۰۰۵)

پژوهشگاه علوم بنیادی (IPM) ، تهران : دانشیار پژوهشگر (۲۰۰۲ الی ۲۰۰۳ ، ۲۰۰۴ – تاکنون)

پژوهشکده علوم بنیادین ، تبریز : جایگاه پژوهش (۲۰۰۳ الی ۲۰۰۴)

پژوهشگر افتخاری از چهار محال و بختیاری استان ایران (۲۰۰۶)

همچنین ایشان عضو انجمنهای ریاضی ایران (IMS)، آمریکا (AMS) و (MAA) و جامعه فیزیک ایران می باشند.

 

منبع:

روزنامه نمین

وطـــــــــــن

                                     اولماسا مهر وطن اولماز هچ ایمان  وطنیم

یاز گلر چول چمنینده نه گوزل گوللر آچار        آب زمزم کیمی جوشقون بولاغیندان سو آخار

یاشیل الوان گیینرداغ دوشونه لاله تاخار             بزنر  نازلی  گلینلر  چمنه  نازلی   باخار

                                  هر طرفدن باخیسان گولدی گولیستان وطنیم

باغلارین باغچالارین بولبوله شیدا اوچاقی          کهلیکین اویناغی داغین دلی  جیران  قاچاقی

اتگین قرمزی گول لاله و نسرین اوجاقی           داغ دره ، باش باشا چاتمش اوجی یوخدور بوجاقی

                                   خوشدی وصفینده یازام روضه ی رضوان وطنیم

قار گئدر، داغ گویرر، محشر اولار دّره حصار        گول آچار بولبول اوخور لاله گولر صبح بهار

هوادان شِه نماَلرْ ژاله یووار گرد و غبار              داغدا جیران دولنرکن  ائزونه  سوگی  تاپار

                                          یایلار داغ  داشیوا  لاله  و  ریحان  وطنیم

سورولر داغدا گزنده گوزولار هی ملشر              چشمه باشیندا چوبان لار یغشاندا گوله شر

آخشام اوستی سورولر ایولره بیر بیر بولوشر       گوزی تاپجاق آناسین اممگه آغزی بَلهَ شر

                                       چوخ تماشالیدی بو منظره باخسان وطنیم

گوز گورنده اَریشر حیرته قالخار هوسین           آبشار دان توکولن سو سپیلر اَسسه اَسین

نجه زندان دا قالار بولبولون آچسان قفسین           چرپنب شهپر آچار چاق ایلینده نفسین

                                        چیخادار عشق صنم  عقلینی  باشدان  وطنیم

یاز گلنده باخاسان گورملی اورین  داغینا          تا گوز ایشلر سه چیچک دوزموش اوداغ صول صاغینا

....

....

....

شاعر :عباس حاجی زاده خویی

سلام

خسته نباشین گفتاردرمانگران ایران

به خاطره مشکلاتی ، تو این چند وقت نتونستم به روز کنم و به وب سایت دوستان سر بزنم.

امیدوارم با یاری شما دوستان بتونم دوباره به این وب سایت سروسامون بدم.

تست اعصاب کرانیال

 

زوج یکم : عصب بویایی (olfactory nerve)

عصب بویایی در حقیقت استطاله ی ضخیم شده ای از بافت مغز می باشد که بصورت دو پیاز بویایی در کف لب پیشانی قرار گرفته است . بمنظور معاینه این زوج مغزی از مواد معطر استفاده می شود.

 

روش معاینه ی عصب بویایی

از بیمار خواسته می شود چشمان خود را ببندد، سپس یک سوراخ بینی او را گرفته ، ماده ی معطر را جلوی سوراخ دیگز قرار می دهیم و از او سوال می کنیم بویی درک می کند یا نه و همین کار را با سوراخ دیگر انجام می دهیم.

اگر بویایی به طور کامل از بین رفته باشد ، آنوسمی نامیده می شود که پس از ضربه های مغزی و تومور لب پیشانی شایع تر است.

 

زوج دوم : عصب بینایی (optic nerve)

روش معاینه عصب دوم شامل چهار مرحله است :

1-   بررسی توان بینایی (visual acuity)

2-   ارزیابی میدان بینایی (visual field)

3-   دیدن ته چشم (fundoscopy)

4-   بررسی تشخیص رنگها

 

توان بینایی

صفحات ویژه ای را در فاصله 30 سانتی متری هر چشم بیمار بطور جداگانه قرار داده از او می خواهیم خطوط را بخواند یا جهت آن را بگوید.

روش دیگر اینکه بیمار باید از فاصله 6 متری صفحات مخصوصچشم پزشکی را نگاه کند و به سوالات پزشک در مورد جهت حروف پاسخ دهد.

ساده ترین آزمایش برای ارزیابی توان بینایی این است که از بیمار بخواهیم تعداد و نام انگشتانی را  که جلوی هر چشم به طور جداگانه می آوریم در فاصله های متفاوت بیان کند.(باید چشم دیگر بسته باشد)

 

میدان بینایی

میدان بینایی یه طور همزمان و نیز با بستن یکی از چشم ها آزمایش می شود : در فاسله ی یک متری درست روبروی بیمار نشسته دستهای خود را از طرفین باز می کنیم بطوری که از میدان دید خود و از بیمار می پرسیم کدام جرکت می کند؟ یکی یا هر دو؟

در روش دیگر که میدان هر چشم جداگانه معین می سود، از سنجاقهای ته قرمز بزرگ استفاده می شود. به این طریق که از پشت سر بیمار و در زوایای مختلف ، قسمت قرمز رنگ سنجاق را به میدان بینایی او وارد کرده ، از او می خواهیم با آغاز دیدن ، بله بگوید. در این آزمایش بیمار باید به طور پیوسته مستقیما قاصله دور را نگاه کند.

در آسیب های تقاطع بینایی ، لب گیجگاهی ، تومورهای هیپوفیز و ضایعات قشر لب پس سری میدان بینایی دپار اختلال می گردد.

 

زوج سوم : عصب اکولوموتور (coulomotor nerve)

هسته ی زوج سوم در مغز میانی قرار دارد.شاخه های این زوج مغزی به ماهیچه های راست بالایی، راست داخلی ، راست پایینی ،مایل پایینی، بالا برنده پلک ها و عضلات عنبیه (مردمک ها) عصب می دهند.گشاد شدن مردمک و اهتادگی پلک نشانه خوبی برای اسیب این عصب می باشد ، که ممکن است ضایعه در مغز میانی یا در مسیر عصب بعد از مغز میانی تا کره ی چشم باشد.

 

 

 

 

روش معاینه ی عصب سوم

1-   به حالت پلکها توجه می کنیم ف آسیب زوج سوم به افتادگی پلک در همان سمت ضایعه می انجامد.

2-   از بیمار می خواهیم به بالا، پایین و داخل نگاه کند بدون اینکه سر خود را حرکت دهد.

3-   به قطر مردمک ها و واکنش آنها به نور توجه می کنیم.

4-   چگونگی تطابق چشم ها را بررسی می کنیم.

 

زوج چهارم : عصب قرقره ای (trochlear nerve)      

هسته ی زوج چهارم در مغز میانی می باشد. این زوج مغزی ماهیچه ی مایل بالایی(superior oblique) را عصب می دهد.کار ماهیچه ی بالایی این است که کره ی چشم را به پایین و داخل بچرخاند.فلج این زوج ممکن است بدنبال  ضربه های مغزی و ضایعات عروقی و تومورال بروز نماید.

 

روش معاینه ی عصب چهارم

از بیمار می خواهیم به پایین و داخل نگاه کند.

 

زوج پنجم : عصب سه شاخه (trigeminal nerve)

این عصب هم حسی است و هم حرکتی که حس نواحی پیشانی ، گونه، چانه، صورت( به جز زاویه خارجی فک پایینی)، قرنیه ی چشم، مخاط دهان و لثه ها ، مخاط بینی و حس درد زبان  به عهده ی این عصب است. شاخه ی حرکتی زوج پنجم به ماهیچه های جونده ، گیجگاهی و پتزیگویید عصب می دهد.

 

 

روش معاینه ی عصب پنجم

1-   با به کار بردن سوزن و پنبه، حس درد و لمس نواحی صورت و پیشانی را معاینه کرده، هر نیمه را با نیمه ی دیگه مقایسه می کنیم.

2-   رفلکس قرنیه- پلکی :  با مالیدن پنبه روی قرنیه ، بیمار پلک می زند. در مواردی که فلج محیطی زوج هفتم بروز کرده باشد، بیمار پلک نمی زند ولی حس قرنیه را دارد.

3-   از بیمار می خواهیم دندانها را روی هم فشار دهد و سپس با لمس ماهیچه های گیجگاهی و جونده قدرت و قوام آنها را بررسی می کنیم.

4-   از بیمار  در خواست می شود دهان خود را با قدرت باز نگه دارد و از بسته شدن دهانش بوسیله ی معاینه کننده جلوگیری کند.چنانچه زوج پنجم دچار آسیب باشد ، هنگام بازکردن دهان ، چانه ی بیمار به سمت ضایعه منحرف می شود.

5-   رفلکس چانه : برای گرفتن این رفلکس در حالی که بیمار دهان خود را نیمه باز نگه داشته است، انگشت نشانه ی خود را روی چانه ی او قرار می دهیم و ضربه ی چکش ر ا به انگشت وترد می کنیم.در افراد عادی یا حرکتی دیده نمی شود یا دهان به آرامی بسته می شود ولی در افرادی که دچار ضایعه هستند ممکن است رفلکس شدید تر باشد.

 

زوج ششم : عصب برون گرداننده (abduncens nervs)

هسته ی زوج ششم در برجستگی حلقوی قرار دارد. این عصب کره ی چشم را به خارج می برد.برای معاینه از بیمار می خواهیم در حالی که سر خود را ثابت نگه داشته، به طرفین نگاه کند.اگر ضایعه ای در عصب باشد نه تنها کره ی چشم به خارج نمی رود بلکه بدلیل برتری نیروی زوج سوم ، چشم به سمت داخل کشیده می شود و بیمار حالت لوچی پیدا می کند.

 

 

 

زوج هفتم : عصب چهره ای (facial nerve)

هسته ی این عصب در برجستگی حلقوی قرار دارد . شاخه ی حسی آن چشایی دو سوم قدامی زبان را تامین می کند. شاخه های حرکتی آن همگی ماهیچه های صورت را که شامل عضلات پیشانی ، بالا  برنده ی ابروها ، حلقوی پلکها، اطراف لبها  و بطور کلی عضلاتی که در شکلک در آوردن و خندیدن بکار می رود ، عصب می دهند.

 

روش معاینه ی عصب هفتم

از بیمار می خواهیم دستورهای زیر را اجرا کند:

1-   پلکها را محکم ببندد.

2-   دندانهایش را نشان دهد.

3-   سوت بزند یا لبها را غنچه کند.

4-   ابروها را بالا ببرد.

 

چگونگی انجام آزمایش چشایی

در حالی که زبان از دهان خارج شده است ، با پنبه ی اغشته به آب نمک یا شربت، چشایی بیمار را بررسی می کنیم، بدین صورت که از بیمار می خ.اهیم چشمان خود را ببندد و پس از مالیدن ماده ی مورد نظر به یک نیمه ی زبان ،چنانچه طعمی حس نمود ، بدون اینکه زبان را درون دهان ببرد دست خود را بلند کند.

در فلج مرکزی ، عدم تقارن تنها در بخش پایینی چهره دیده می شود و بیمار می تواند چشم هایش را ببندد، ولی در فلج محیطی تمام ماهیچه های یک نیمه ی صورت فلج می گردند و بیمار نمی تواند چشم سمت ضایعه را ببندد وگاهی آبروی خود را بالا ببرد.

 

 

 

زوج هشتم : عصب دهلیزی-حلزونی (vestibulocochlear nerve)

هسته ی این زوج مغزی در محل پیوند پل مغزی به بصل النخاع قرار گرفته است. این عصب دو شاخه دارد:

1-   شنوایی

2-   دهلیزی

 

روش معاینه ی عصب شنوایی

برای معاینه شاخه ی شنوایی، جلوی مجرای هر گوش بیمار نجوا می کنیم و از او می پرسیم صدایی می شنود یا نه؟می توانیم از ساعت مچی هم استفاده کنیم.

شاخه ی دهلیزی عصب هشتم

نشانه های آسیب شاخه ی دهلیزی سرگیجه ، تهوع و نیستاگموس است.

برای آزمایش بیمار را روی تخت نشانده ابتدا از او می خواهیم که به سمت چپ نگاه کند، سپس در همان حال سر او را بسرعت طوری به عقب خم می کنیم که سر و گردن 45 درجه زیر سطح افق قرار گیرد.در حالی که هنوز چشم های بیمار به طرف چپ است، به مدت 30 ثانیه سر او را در همان وضعیت نگه می داریم و به چشم های او از نظر بروز نیستاگموس توجه می نماییم ؛ همچنین در مورد بروز سرگیجه و حالت تهوع از بیمار سوال می کنیم . آزمایش بالا را دوباره انجام می دهیم ولی ایم دفعه بیمار باید به راست نگاه کند.

چنانچه هنگام انجام آزمون بالا سرگیجه ، تهوع و نیستاگموس بروز نماید ، دلیلی بر وجود ضایعه ی محیطی دستگاه دهلیزی می باشد که با تکرار آزمایش از شدت نیستاگموس و نمودهای بالینی دیگر کاسته می شود و حتی ممکن است ناپدید گردد. در آسیب های مرکزی با انجام آزمایش position تغییری در نشانه ها و علامات بیماری پدید نمی آید.

 

 

 

زوج نهم :عصب زبانی – حلقی (glossopharyngeal nerve)

هسته ی زوج نهم در بصل النخاع قرار دارد. این عصب همراه با اعصاب دهم( واگ) و یازدهم  از سوراخ گردنی خارج می شود و دارای شاخه های حسی و حرکتی می باشد. عصب نهم  جزو دستگاه پاراسمپاتیک نیز به شمار می آید.

حس گلو ، لوزه ها، شیپور استاش و صندوق صماخ و چشایی یک سوم پشتی زبان با زوج نهم است. شاخه های حرکتی این عصب نیز به گلو و کام نرم می رود.

 

روش معاینه ی عصب نهم

1-   از بیمار می خواهیم دهانش را باز کند و بگوید /a/ ، ته گلو را از نظر حرکت کام نرم بررسی می کنیم. آیا زبان کوچک در خط میانی است یا نه؟

2-   آزمایش رفلکس gag با آبسلانگ

3-   بررسی حس لمس و درد گلو با آبسلانگ

4-   نوع حرف زدن.در ضایعات زوج نهم صدا تو دماغی می شود.(nasal speech)

 

نشانه های آسیب زوج نهم :

·       کاهش یا از بین رفتن رفلکس gag

·       کمی اشکال در بلع بیمار

·       از بین رفتن حس چشایی یک سوم پشتی زبان

·       انحراف زبان کوچک به سمت نیمه ی سالم

·       اختلال حس درد در گلو ، لوزه و پشت زبان

·       افزایش بزاق به دلیل گرفتاری شبکه ی صماخی در آسیب های گوش میانی

ضایعات زوج نهم اغلب با اختلالات زوج دهم همراه است.

 

 

زوج دهم : عصب واگ (vagus nerve)

رشته های حرکتی این عصب از هسته ی آمبیگوس بصل النخاع آغاز شده همراه با زوج نهم توزیع می شود. عصب واگ شاخه هایی به ماهیچه های کام ، گلو و حنجره می دهد و انشعابات پاراسمپاتیک آن نیز به قفسه سینه و احشای شکمی می روند. تنطیم کشش تارهای صوتی مربوط به زوج دهم می باشد، از این رو در ضایعات آن ممکن است خشونت صدا بروز کند. گرفتاری دو طرفه ی عصب واگ به انسداد گلو و لزوم انجام تراکئوستومی منجر خواهد شد. چنانچه آسیب دو طرفه در بصل النخاع سبب گرفتاری عصب دهم شود ، بلعیدن مواد غذایی دچار اشکال می شود . خطر فرو رفتن غذا به شش ها به وجود می آید.قطع دو طرفه عصب واگ منجر به مرگ می شود.

 

زوج یازدهم : عصب شوکی (accessory nerve)

عصب یازدهم دارای دو بخش مغزی و نخاعی است و هسته ی آن در بصل النخاع قرار دارد.قسمت مغزی آن با اعصاب نهم و دهم همراه است و بخش خارج جمجمه ای یا نخاعی آن از سوراخ بزرگ استخوان پس سری خارج می شود و به ماهیچه های ذوزنقه ای و جناغی –چنبری-پستانی  عصب می دهد.

 

روش معاینه ی عصب یازدهم

1-   از بیمار خواسته می شود در برابر فشار معاینه کننده شانه ها را بالا بیاورد.

2-   از بیمار خواسته می شود بطور همزمان شانه های بالا بیاورد. در صورت گرفتاری عصب یازدهم ، سمت مبتلا کاهش قدرت و حرکت را نشان می دهد، معمولا در چنین مواردی شانه ی طرف ضایعه افتاده تر به نظر می رسد.

3-   قوام و توده ی ماهیچه های جناغی-چنبری-پستانی دو طرف معاینه و با هم مقایسه می شود.

4-   در حالی که بیمار مقاومت می کند، سرش را به طرفین می چرخانیم. با این کار قدرت ماهیچه های جناغی-چنبری-پستانی مشخص می شود.

 

زوج دوازدهم : عصب زیر زبانی (hypoglossal nerve)

هسته ی عصب دوازدهم در بصل النخاع قرار دارد.این عصب از مجرای زیر زبانی خارج می شود و به ماهیچه های زبان عصب می دهد.

 

روش معاینه عصب دوازدهم

1-   از بیمار می خواهیم زبان را خارج کند، سپس به تقارن ، حرکت ، قدرت و قوام زبان توجه می کنیم.

2-   از بیمار می خ.اهیم زبان خود را به داخل گونه ها  فشار دهد. همچنین در حالی که زبان درون دهان قرار دارد، آن را از نظر وجود فیبریلاسیون بررسی می کنیم. در آسیب های یک طرفه زبان، انحراف آن بسمت ضایعه خواهد بود.

 

منبع:

بیماریهای مغز و اعصاب

دکتر سلطان زاده

دریاب مرا ، دریا

ای بر سر بالینم ، افسانه سرا دریا

افسانه ی عمری تو ، باری به سر آ دریا

 

ای اشک شبانگاهت ، آیینه ی  صد اندوه

ای ناله ی شبگیرت ، آهنگ عزا دریا

 

با کوکبه ی خورشید ، در پای تو می میرم

بردار به بالینم ، دستی به دعا دریا

 

امواج تو نعشم را ، افکنده در این ساحل

دریاب مرا دریا ، دریاب مرا دریا!

 

زان گمشدگان آخر ، با من سخنی سر کن

تا همچو شفق بارم ، خون از مژه ها دریا

 

چون من همه آشوبی ، در فتنه ی این طوفان

ای هستی ما یکسر ، آشوب و بلا دریا

 

با زمزمه ی باران ، در پیش تو می گریم

چون چنگ هزارآوا ، پرشور و نوا دریا

 

تنهایی و تاریکی ، آغاز کدورت هاست

خوش ، وقت سحر خیزان ، وان صبح و صفا دریا

 

بردار و ببر دریا ، این پیکر بی جان را

در سینه ی گردابی ، بسپار و بیا دریا!

 

تو مادر بی خوابی ، من کودک بی آرام

لالایی خود سر کن ، از بهر خدا ، دریا

 

دور از خس و خاکم کن ، موجی زن و پاکم کن

وین قصه مگو با کس ، کی بود وکجا دریا.

 

 

                                                                                       فریدون مشیری

بازی با کودکان 6 تا 12 ماهه

 

1-   کودک را بنشانید مراقب او باشید تا نیفتد. مقدار قابل توجهی کاموای رنگی در    

   اختیار او قرار دهید تا کودک شروع به بازی کند و باعث بوجود آمدن لحظه های

خوشی برای کودک شود.

 

2-   به کودک یک آنه بدهید.کودکان آینه را خیلی دوست دارند و از این که می توانند

خود را در آینه ببینند لذت می برند. بعد با کودک حرف زده و لبخند بزنید و بعد کودک

را تنها بگذارید تا خودش را در آینه ببیند.

 

3-   توپی را در دست بگیرید ، آن را به کودک نشان بدهید. کودک سعی می کند تا آن را

بگیرد  و توپ را به کودک بدهید. او نیز سعی می کند توپ را به بالا پرتاب کند اما

موفق نمی شود.

 

4-   کودکان از هشت ماهگی یاد می گیرند حرکت های ساده ی بزرگترها را تقلید کنند.

اگر بزرگترها اخم کنند، کودک هم اخم می کند، اگر بخندند، کودک هم می خندد. سعی

کنید که تمرین های شادی بخشی را با کودکان تمرین کنید.

 

5-   کودک را روبروی خود قرار دهید . بالش را جلوی خودتان بگذارید. سرتان را روی

بالش بگذارید و منتظر  عکس العمل کودک باشید. پس از مدتی کودک هم سرش را

روی بالش می گذارد.

 

6-   به هم زدن قابلمه و درپوش آن ، زدن قاشق های چوبی به ته قابلمه، الک کردن آرد

به مقدار کم،تقلید صدای حیوانات و خواندن آواز برای کودکان لذت بخش است.

 

 

اسباب بازی برای کودکان 6 تا 12 ماهه

 

-         جغجغه های پایه دار که می توان آنها را روی میز غذا خوری یا صندلی کودک

گذاشت تا تشویق شود به آن ضربه بزند.

 

-         کتاب هایی از جنس مقوای ضخیم  یا پارچه تهیه کنید. این کتاب ها باید حاوی

تصاویر بزرگ و ساده باشند و از موادی درست شده باشند که با در دست گرفتن ، تکان

 دادن و جویدن کودک خراب نشود.

 

-         توپ ایی با اندازه های مختلف ، سفت و نرم که برای این سنین مناسب است.

 

-         اسباب بازی های متحرک ، ماشین هایی که روی چرخ های لاستیکی یا چرخ های

پلاستیکی حرکت می کنند.

 

-         مکعب های بزرگ و نرم که می توان از آنها برای ساختمان سازی و نیز فشار دادن

 

و پرتاب کردن آنها استفاده کرد.

 

-         حیوانات عروسکی پارچه ای باید محکم باشند و اجزای آنها از هم جدا نشوند.

 

-         سطل ، لیوان و اسباب بازی های شناور که می توان از آنها در حمام که برای

کودک شادی آور است ، استفاده کرد. می توان با غلتاندن توپ  و بازی های پنهان کردنی

 مثل دالی، حس کنجکاوی کودک را ارضا کرد.

منبع:

کتاب سبز

بازی و اسباب بازی

مولف:مریم پور حسنی

شنوایی سنجی گفتاری

 

 

شنوایی سنجی گفتاری توانایی یک مراجع را در شنیدن یا درک گفتار ، ارزیابی می کند.

ممکن است برای ارزیابی اثرات تقویت(amplification) هم مفید باشد. دو مورد از مهم

 ترین یافته های شنوایی سنجی گفتار ، آستانه دریافت گفتار (speech reception scros)

و امتیازات تشخیص گفتار (speech recognition scors) است.

SRT  نشان دهنده پایین ترین سطح دسی بل است که در آن یک مراجعمی تواند به درستی

فهرست استانداردی از کلمات دو هجایی (spondee) را در 50 %موارد تشخیص

دهد.hotdog,baseball,cupcake, مثال هایی از این کلمات هستند.

SRT طبیعی بین +6 دسی بل و _6 دسی بل از میانگین تن خالص است (میانگین آستانه

های تن خالص در 500،1000،2000 هرتز).

امتیازات تشخیص گفتار، توانایی مراجع را در تشخیص کلمات نشان می دهد. آزمون در

یک سطح دسی بل بالاتر از SRT انجام می شود. از مراجع خواسته می شود که کلمه

صحیح را از میان جفت های هم آوا ( beech- peech , cat-bat) جدا کند.یا کلمات منفرد

را تکرار کند (cat, day …..) امتیاز طبیعی بین 90 تا 100 % پاسخ صحیح است.

 

Reference :

Kenneth G. Shipley  &  Julie G. Mcafee

 

بازی با نوزادان 4-6 ماهه

1-کودک از چهارماهگی می تواند اشیا را با دو دست خود بگیرد. یک توپ اسفنجی تهیه کنید و به کودک بدهید تا با دو دست خود آن را بگیرد.

2-یک اسباب بازی رنگی به نوزاد نشان بدهید. وقتی توجه نوزاد به آن شی جلب شد،آن شی را  زیر پتوی نوزاد پنهان کنید.حتما دقت کنید که کودک جای پنهان شدن شی را ببیند.منتظر عکس العمل تو باشید، برای این بازی نوزاد را باید به صورت نشسته و در بغل خود بگیرید.

3-اگر هوا مناسب باشد ، با کودک خود در فضای باز و زیر نور خورشید به آرامی بازی کنید.

4-هنگام حمام کردن نوزاد می توان بازی های لذت بخشی را با نوزاد انجام داد.نوزاد آب بازی را دوست دارد. حتما درجه آب را کنترل کنید و از شامپوهایی استفاده کنید که باعث اذیت کودک نشوند.

5-نوزاد را به روی شکم بخوابانید یک شی صدادار مانند زنگوله یا جغجغه به دست او بدهید وآن را به صدا درآورید و کودک را تشویق کنید تا برای گرفتن آن کمی بخزد و جلو بیاید ، این بازی می تواند زمینه ساز مناسبی باشد برای اینکه کودک به صورت  چهار دستو پا حرکت کند و آنرا برای راه رفتن آماده سازد.

اسباب بازی برای نوزادان 4-6 ماهه

-جغجغه، زنگوله، عروسک های صدادار: اسباب بازی هایی که با پرتاب کردن ،فشار دادن کلید یا تکان دادن صدا می دهند.

-عکس هایی که با پوشش پلاستیکی و آینه بچه: اینها را باید در کنار تخت کودک آویزان کرد طوری که بتواند آنها را ببیند.

-اسباب بازی یا توپ های نرم: بهترین اسباب بازی از این نوع ، آنهایی هستند که بدنه آنها از جنس های مختلف باشد.

-اسباب بازی های فشاری یا مکیدنی، حلقه ها و سایر اسباب بازی های پلاستیکی  قالبی که کودک بتواند به راحتی در دست بگیرد و در دهانش بگذارد.

-آویزهای بالای گهواره که به شکل ها و طرح های مختلفی باشد و از رنگ های شاد و خوشرنگ درست شده باشد ، برای بازی و لذت بردن نوراد ضروری است.

منبع:

کتاب سبز

ویژگی های متفاوت دیزآرتری و آپراکسی

 

دیزآرتری و آپراکسی دو اختلال حرکتی گفتار هستند که بر بیان شفاهی اثر می گذارند. گاهی اوقات این دو اختلال اشتباه گرفته می شوند ، این خطا به ویژه در درمانگران تاژه کار دیده می شود. به هر حال، علامت های آنها کاملا متفاوت هستند. برای تشخیص صحیح و مناسب ، درک و شناخت تفاوت های بین دو اختلال اهمیت دارد.

دیزآرتری

آپراکسی

·       کل فرآیند گفتار آسیب دیده است (تنفس، آواسازی، تشدید، تولید و نوای گفتار)

·       فرآیند گفتار به طور عمده در تولید آسیب دیده است. ممکن است نوای گفتار غیر طبیعی باشد.

·       نوعی تقییر در حالت عادی کشش ماهیچه ها وجود دارد  که از آسیب های ثانویه عصب شناختی است و منجر به اشکالاتی در فعالیت های حرکتی ارادی و غیر ارادی می شود (بلعیدن ، جویدن، لیسیدن)

·       نوعی تغییر در برنامه ریزی حرکتی وجود دارد که از آسیب های ثانویه عصب شناختی است ولی کشش ماهیچه ها آسیب ندیده است.فعالیت های حرکتی غیر ارادی به طور واقعی آسیب ندیده اند.

·       خطاهای گفتاری ناشی از نوعی گسیختگی در کنترل عضلانی دستگاه های عصبی مرکزی یا محیطی است.

·       خطاهای گفتاریناشی از نوعی گسیختگی در فرستادن پیام از قشر حرکتی به ماهیچه های گفتار است.

·       خطاهای گفتاری با ثبات بوده وقابل پیش بینی است. قسمت ها یا بخش های واضح در گفتار دیده می شود.

·       خطاهای گفتاری ثبات نداشته و غیر قابل توجیه است. قسمت ها یا بخش های واضح همراه با  تولید  خوب در گفتار وجود دارد.

 

·       خطاهای تولیدی بیشتر از نوع خراب گویی وحذف هستند.

·       خطاهای تولیدی بیشتر از نوع جانشینی، تکرار ، اضافه گویی،جا به جا شدگی ، کشیده گویی، حذف و اضافه گویی( که کمتر شایع است) هستند.

·       همخوان ها به طور ثابت نادرست تولید می شوند؛ ممکن است واکه ها طبیعی باشند.

·       همخوان ها دشوارتر از واکه ها هستند، مرکب ها دشوارتر از ساده ها هستند. همخوان های آغازین دشوارتر از همخوان های انتهایی هستند، سایشی ها و همخوان های مرکب دشوارترین همخوان ها هستند. همانطور که به پیچیدگی الگوهای حرکتی افزوده می شود ، خطاها افزایش می یابند.

·       ممکن است سرعت گفتار آهسته باشد و با تلاش ، سختی ، فشار و انقباض عضلانی و پشتوانه ضعیف تنفسی دیده شود.

·       ممکن است اختلال نوای گفتار به عنوان رفتارهای جبرانی رخ دهند( توقف، شروع دوباره،دشوار بودن شروع آواسازی  و ومشکل در پیدا کردن وضعیت درست تولیدی).

·       همانطور کع سرعت صخبت کردن افزایش می یابد میزان قابل فهم بودن گفتار کاهش می یابد.

·       گاهی اوقات با افزایش سرعت صحبت کردن میزان قابل فهم بودن گفتار افزایش می یابد.

·       افزایش پیچیدگی واژه  یا عبارت منجر به تولید ضعیف تر می شود.

·       افزایش پیچیدگی واژه یا عبارت  منجر به تولید ضعیف تر می شود.

 

 

Referenc:

Assessment in speech language pathology

Kenneth G. Shipley

Julie G. Mcafee

رقت بارترین منظره ای که مرگ را نیز می گریاند، التماس یک گرگ است! ناله عاجزانه یک شیر است! نه، گریستن یک مرد است!

                                                                                       دکتر شریعتی 

ترانه ی کوچک

 

تو کجایی؟

در گستره بی مرز این جهان

تو کجایی؟

من در دوردست ترین جای جهان ایستاده ام:

کنار تو.

تو کجایی؟

در گستره ی ناپاک این جهان

تو کجایی؟

من در پاک ترین مقام جهان ایستاده ام :

بر سبزه شور این رود بزرگ که می سراید

برای تو.

                                                                                                          احمد شاملو

بازی با نوزادان 1 تا 4 ماهه

1-برای کودک آواز بخوانید. قبل از شیر دادن و یا بعد از آن می توان برای نوزاد آواز خواند،نوزاد نسبت به آوازها عکس العمل نشان می دهد. این کار باعث تقویت شنوایی کودک خواهد شد.

2-برای کودک آویزهای رنگی و گوناگونی درست کنید.این آویزها را بر بالای تخت و یا جای خواب نوزاد نصب کنید.قطعه های متحرک توجه کودک را جلب می کند.آویزها را در ارتفاعی نصب کنید که بتواند آنها را ببیند.بهترین نوع آویزها آنهایی هستند که چند روز یکبار قابل تعویض باشند.

3-در ماه دوم تولد ، کودک می تواند سرش را صاف نگه دارد، سعی کنید پشت سر کودک را غلغلک دهید تا ماهیچه های گردن او تحریک شوند و شکل بگیرند. همانطور که نوزاد را در آغوش گرفته اید ، پشت گردن او را ماساژ دهید.

4-عروسک مورد علاقه کودک را به او بدهید.حتی سعی کنید تا نوزاد آن را بگیرد و بعد سعی کنید  عروسک را به آرامی به طرف خودتان بکشید، بعد دستتان را شل کنید، نوزاد سعی می کند عروسک را به طرف خودش بکشد.

 

منبع:

کتاب سبز

تست وپمن

تست وپمن(wepman) زبان ترکی

 

شیوه

جایگاه

شور(shor)-یور(yor)-()

سوت(sot)-توت(tot)-()

توز(toz)-توز(toz)-()

قاش(gash)-ساش(sash)-()

شور(shor)-تور(tor)-()

بش(besh)-مش(mesh)-()

دیز(diz)-دین(din)-()

سیز(siz)-سیل(sil)-()

دی(doy)-توی(toy)-()

یاق(yag)-یاخ(yakh)-()

 

تر (tor)-کر(kor)-()

نال (nal)-مال(mal)-()

ماچ (mach)-قاچ(gach)-()

داش (dash)-باش(bash)-()

قاش (gash)-قار(gar)-()

توپ (top)-توپ(top)-()

یاش (yash)-یاپ(ya\)-()

یاخ(yakh)-یاپ(yap)-()

ایت(it)-ایپ(ip)-()

توش(tosh)-بوش(bosh)-()

واکداری-بیواکی

واکه

گز(gouz)-کز(kouz)-()

داغ(dag)-تاغ(tag)-()

تز(tez)-تل(tel)-()

تار(tar)-دار(dar)-()

توز(toz)-دز(doz)-()

قاش(gash)-کاش(kash)-()

یاز(yaz)-یاس(yas)-()

دوش(dosh)-توش(tosh)-()

قاب(gab)-فاپ(gap)-()

سال(sal)-سال(sal)-()

داش_(dash)-دیش(dish)-()

دون(don)-دان(dan)-()

وار(var)-ور(ver)-()

تاپ(tap)-توپ(top)-()

دوش(dosh)-داش(dash)-()

باش(bash)-بش(bosh)-()

دیل(dil)-دیل(dil)-()

بل(bel)-بال(bal)-()

سال(sal)-سل(sol)-()

بی(boy)-بی(bay)-()

 

 

با توجه به این که این تست برای سنجش تمییز شنیداری و نمره دهی به آن تنظیم شده است هدف فقط تمییز شنیداری توسط کودک می باشد و به صورت بیرونی بیرونی است.(به این صورت که درمانگر آن را می خواند و کودک باید پاسخ دهد که مشابهند یا نه).

این تست در 4 زمینه که شامل 1-جایگاه 2-شیوه 3- واکه 4-واکداری-بیواکی است طرح شده است.از جفت های کمینهcvc  که در یک مختصه متفاوت هستند استفاده می کنیم.

در هر بخش 10 جفت کمینه وجود دارد که یکی از این جفت های کمینه از 2 واژه تکراری تشکیل شده است که مشخص می کند که آیا کودک شانسی جواب میدهد یا واقعا تمییز می دهد.

این جفت های کمینه را در هر 4 قسمت در ترتیب های متفاوتی قرار می دهیم تا کودک  به قواعد و ترتیب خاص و یکنواختی دست پیدا نکند.

امتیاز دهی :

در هر یک از بخش ها برای امتیار دهی از روش 0-1 استفاده می کنیم.د نتیجه در حالت ایده ال نمره 10 و در بدترین حالت نمره 1 دریافت خواهد کرد.

با این وجود نمره کل آزمون ما بین 4 تا 40  خواهد شد.

80%<خوب تا عالی<100%

60%<متوسط<80%

40%<ضعیف<60%

20%<خیلی ضعیف<40%

 

 دانشجویان ترک زبان گفتاردرمانی۸۷

اعصاب جمجمه ای

 

عصب

نوع

عملکرد

 

اول            

بویایی

حسی

بوییدن

دوم   

بینایی

حسی

دیدن

سوم

حرکت چشم

حرکتی

حرکت کره چشم،مردمک،پلک بالا

چهارم      

قرقره ای

حرکتی

حرکت ماهیچه مایل فوقانی چشم

پنجم    

سه قلو

آمیخته

احساس لمس چهره،حرکت ماهیچه ها برای چویدن

ششم    

دورکننده

حرکتی

باز کردن چشم ها

هفتم       

چهره ای

آمیخته

چشایی،حرکت ماهیچه های چهره

هشتم      

شنوایی

حسی

شنوایی و تعادل

نهم      

حلقی زبانی

آمیخته

چشایی، تهوع،بلند کردن کام و حنجره برای بلعیدن

دهم

واگ

آمیخته

چشایی، بلند کردن کام،حرکت حلق و حنجره

یازدهم

کمکی

حرکتی

چرخش سر،بالا انداختن شانه،حرکت کام،حلق،حنجره

دوازدهم     

زیرزبانی

حرکتی

حرکت زبان

اعصاب(سه قلو،چهره ای،شنوایی،حلقی زبانی،واگ،کمکی،زیر زبانی) به طور مستقیم با گفتار،زبان،بلع و شنوایی ارتباط دارند.

ویدئوفلوروسکوپی(videofluoroscopy)  و  ویدئواندوسکوپی(videoendoscopy)

ارزیابی بالینی اغلب برای تشخیص اختلال در بلع کافی نیست. دو روش با کاربرد وسیع برای نشان دادن عملکرد بلع به شکل تصویری وجود دارد. این روش ها عبارتند از ویدئوفلوروسکوپی و ویدئواندوسکوپی . هر دو روش اجازه می دهند که بعدا توانایی بلع از طریق نوار ویدئویی به شکل تجزیه و تحلیل عمیق مورد مطالعه قرار گیرد.

 

ویدئوفلوروسکوپی

مطالعه بلع به شیوه ویدئوفلوروگرافیک (videofluorographic swallowing study) نوعی آزمایش رادیوگرافیک است که با استفاده از اشعه x تصویری از حرکت بلع را تهیه می کند. این شیوه مکن است بلع باریوم تغییر یافته(modified barium swallow) یا مطالعه حرکت دهانی حلقی (oral pharyngeal motility study) نیز نامیده می شود. در حین ارزیابی به بیمار باریوم با غلظت های متفاوت ارائه می شود و گاهی اوقات غذا به باریوم آغشته می شود. بیمار باریوم را می بلعد و در همین حال ،آزمونگر پیشروی باریوم را در دهان ،فضای حلقی و داخل مری مشاهده می کند.

آزمون به متخصص اجازه می دهد که مشخص کند آیا بیمار استنشاق یا نفوذ به راه هوایی دارد یا نه.همچنین کمک می کند تا منطقه خاص استنشاق یا نفوذ ، علت آن و راهبردهای احتمالی که ایمنی بلع را برای بیمار افزایش خواهد داد، مانند تغییر وضعیت سر یل اندازه گلوله غذایی را مشخص کنند.از آنجایی که آزمون به وسیله رادیولوژیست انجام می شود، آسیب شناس گفتارو زبان باید به طور صریح موارد مورد نیاز درباره وضع قرارگیری، غلظت غذا و راهبردهای جبرانی را که لازم است به عنوان بخشی از مطالعه در نظر گرفته شوند،درخواست کند.در صورت امکان باید متخصص در حین آزمایش حاضر باشد تا فواید تشخیص آن را به حداکثر برساند.

ویدئوفلوروسکوپی روشی است که در حال حاضر برای ارزیابی تصویری پیشنهاد می شود.زیرا اطلاعات تشخیصی کاملتری را فراهم می سازد.با این همه در بسیاری از موقعیت ها ،ویدئوفلوروسکوپی عملی نیست. در چنین مواقعی ویدئواندوسکوپی روش قابل قبولی است.

 

ویدئواندوسکوپی

ویدئواندوسکوپی از ابزار اندوسکوپیک استفاده می کند که به متخصص اجازه می دهد ساختارهای دهانی و حنجره ای را قبل و بعد از بلع مشاهده کند.این روش نیز آزمایش اندوسکوپی فایبراپتیک بلع(fiberoptic endoscopic axamination of swallowing) نامیده می شود.

در حین ارزیابی یک اسکوپ کوچک انعطاف پذیر از طریق بینی به سمت پایین در سطح نرمکام عبور داده می شود.اسکوپ به متخصص اجازه می دهد تا ساختارهای حلقی و حنجره ای را قبل و بعد از بلع مشاهده کند ، نه در حین بلع. می توان غلظت ها و بافت های غذایی متفاوتی را ارائه کرد،ضمنا متخصص می تواند توانایی فرد را برای کنترل بزاق در غیاب غذا یا مایع مشاهده کند.

این آزمون به متخصص اجازه می دهد تا شرایط کلی بلع ، اینکه آیا محافظت مناسب از راه هوایی وجود دارد یا نه، زمانبندی کلی بلع، اینکه آیا قبل از بلع نشتی اتفق می افتد یا نه ، حضور باقی مانده غذا بعد از بلع ، توانایی پاک کردن باقی مانده غذا ،وجود ریفلاکس و وجود استنشاق را کنترل کند.

مواردی همچون راهبرهای پیشبرد ایمنی و کفایت بلع از طریق تغییرات وضعیتی،تغییر رژیم غذایی و حرکات ماهرانه بلع را نیز می تواند مشخص کند.

ویدئواندوسکوپی می تواند به عنوان یک شیوه بالینی انجام شود.
منبع:

Assessment in speech language pathology

Authors:

Kenneth G. Shipley   &    julie G. Mcafee

 

 

 

بازی با نوزادان صفر تا یک ماهه

1-نوزاد را تحریک حسی کنید.دست های خود را بشویید.دست های خود را چرب کنید و سپس قسمت های مختلف بدن را نوازش بدهید. این نوازش می تواند از سر و صورت و گوش ها شروع شده و به پاها برسد. این نوازش باید بسیار با آرامش همراه باشد تا بدن کودک تحت فشار قرار نگیرد. توصیه می شود روزی دوبار این تمرین انجام شود.باید توجه کنید که از کرم معطر برای چرب کردن دست خود استفاده نکنید زیرا اسانس های بودار در این کرم ها کودک را ناراحت می کند.

2-با کودک حرف بزنید برایش قصه بگویید و یا لالایی بخوانید. نوزاد حرف های محبت آمیز شما رو حس می کند و باعث می شود بدن او شل شده و هیجان های او از بین برود. البته حتما نوزاد را درآغوش بگیرید  و ارتباط عاطفی با او برقرار کنید.

3-در انتهای یک ماهگی نوزاد کاملا چشمان خود را به طرف صدا حرکت می دهد.یک زنگوله یا یک جغجغه تهیه کنید. آن را به صدا در بیاورید تا توجه کودک به آن جلب شود.سپس زنگوله را در دو طرف سر کودک به صدا در بیاورید. او با نگاه سعی می کند زنگوله را پیدا کند و جهت صدا را شناسایی کند. 

 منبع:

کتاب سبز

 

Case report

 

 

مزیت رویکرد تیمی

مزیت یک رویکرد تیمی برای مدیریت یوسیله پیگیری تاریخچه گیری این بیمار توضیح داده شده است.

باربارا با یک شکاف کام و لب 2 طرفه متولد شده بود.

ترمیم لب و شکاف در زمان مناسبی انجام شده بود.

او در مدرسه ابتدایی توسط گفتاردرمانگر ، گفتاردرمانی می شد. ولی

او از زمان مرخص شد. با توجه به اینکه او با کارایی خوبی که ازش

انتظار می رفت بود، مکانیسم  نرم کامی-

حلقی به او ارائه می دادند.

متاسفانه او توسط یک تیم  craniofacial  سروقت و به موقع پیگیری

نشد و مراجعه ای جز برای تشخیص و درمان نداشت.

 

باربارا سر انجام در سن 16 سالگی توشط تیم craniofacial در مرکز

پزشکی بیمارستان کودکان Cincinnati بررسی شد.

 

پیگیری ارزیابی تیم پیشنهادهای زیادی را در بر داشت.

  •    ارتودنتیست گزارش کرد که بیمار یک مال اکلوژن کلاس 3 با open bite قدامی و linguaverted maxillary incisor(بیرون زدگی زبان از ناحیه اینسزور ماگزیلا) دارد. پیشنهاد وی در مورد ردیف کردن قوس ماگزیلاری  با ارتودنسی بود.

 

  •   آسیب شناس گفتار و زبان گزارش کرد که گفتار دارای پرخیشومی و خیشومی زدایی است.طبق این یافته های معین آسیب شناس گفتار و زبان یک ارزیابی نازوفارنکسکوپی و یک فلپ حاقی برای اصلاح ناکارآمدی دریچه نرم کامی-حلقی (vpi) پیشنهاد کرد.این موضوع بوسیله گفتاردرمانی بعد از جراحی به منظور تصحیح خطاهای تولید که جبرانی بودند پیگیری شد. این خطاها نتیجه ای از(vpi) و مال اکلوژن بودند.

 

  •   جراح دهان گزارش داد که با اختلاف بین پوزیشن قوس های ماگزیلاری و مندیبولاری یک le fort I maxillary advancement   aبه منظور حرکت دادن کاگزیلا در پوزیشن مناسب پیشنهاد شده بود.

 

  •    جراح پلاستیک متوجه شد که اطناب قرمز در خطی از شکاف وجود دارد و اینکه شکاف به بازبینی با یک abbe flap نیاز دارد.

 

  •  روانشناس گزارش کرد که بعد از صحبت با باربارا در دراز مدت او کشف کرد که یکی از مواردی که واقعا باربارا را می رنجاند در مورد خودش بود.(بینی پهنش)

 

همه این پیشنهادهای داده شده به خاطر یک برنامه مراقبت و درمان

است که با نتایج بالایی در ذهن طراحی شود. به منظور رسیدن به آن

توالی مناسب رویکردها باید تعیین شود.

 

در این بیمار گام اول برای ارتودنسی به منظور رساندن دندانها به طرف

میزانی و تراز برای آمادگی جراحی ارتودنسی بود.

 

با آوردن دندان ها به طرف میزانی وتراز مناسب یک اکلوژن و نیم رخ واقعا

بد ایجاد می شود اما این گام اولیه برای بهترین نتیجه نهایی مهم بود.

 

گام بعدی برای جراحی دهان انجام ale fort I maxillary advancement  

بود.این عمل برای نرمال کردن اکلوژن و حمایت بیشتر لب بالایی و پایه

بینی بود.

 

یکی از فک ها در جای مناسب بود. جراح پلاستیک یک فلاپ حلقی به

منظور تصحیح VPIانجام داد و سپس بازبینی لب و بینی را انجام داد.

 

حدود 6 هفته بعد از جراحی باربارا گفتاردرمانی را به منظور تصحیح

خطاهای تولید جبرانی باقیمانده شروع کرد.او بعد از کمتر از 2 ماه با

گفتارنرمال مرخص شد.

 

با این توالی طرح ریزی شده باربارا هم برای گفتار و هم برای زیبایی

بهترین نتیجه را داشت. از سوی دیگر از فلپ حلقی قبل از جراحی

ماگزیلاری انجام بشود جایگاه و

تاثیر  فلپ با جراحی ماگزیلاری می تواند متناسب شود.

 

Maxillary advancement می توانست همچنین یک اثر مضر بر لب و ب

ینی داشته باشد اگر آن بازبینی ها اول انجام می شد، بنابراین توالی و

هماهنگی در بیمارانی که به

توجه چندین متخصص نیاز دارند خیلی مهم است.

 ترجمه:

احسان حسامی

گفتاردرمانی ۸۷

پروردگارا

 

در خانه فقیرانه خود  

من چیزی دارم  

که تو

در عرش کبریایی خود نداری

 که من

چون تویی دارم

تو چون خودی نداری

تذکرة الشیوخ "او.دی"*

 

اندکی در کار ما تاخیر شد، غیبتمان بر نبود ما تعبیر شد

قرار بود ذکر آن پنج تا را بگویم، راه طنز را همچنان با اذکارم بپویم!

این تذکره متفاوت است با اذکار دیگر، چون که می گویم در مورد افراد دیگر

نه حراستی اند، نه استاد و نه آموزشی، دانشجویند و دارند اخلاق درویشی

اولی را نام احسان بود، هم اوست که ساکن تهران بود

از بچه!های رشته درمان گفتار است، مثل ما او هم گرفتار است

یکی دیگر نامش امیر است، و می داند ترکی آهن "دمیر" است

اوست که می باشد از بومیان سلماس، شاید هم ارزشش باشد مثل الماس

اسم سومین آن ها سیناست، شاید هم دوستدار پفک لیناست

یکی از اهالی شهر اورمیاست، شهری که ایران را غربی!ترین جغرافیاست

دیگری شان باشد این بنده حقیر، اگر حرفی بگوید خواهشاً بر خود نگیر

آخرین باشد مهران عظیم، هیکل وی هم هست خیلی وزین

گر نام وی برم، می اوفتد لرزه بر اندام ها، آن که دارد از برای هر استادی دام ها

همه شان ترک زبان بودی و لیک همیشه از نمره های کم امتحان زبان بودی! با این همه دانشجو بودند و خورنده نان جو! و با اینکه پنج تن بودند ولی هیچ کدام اهل خوی نبودند! الهی قربونشون!

در مجلسی که در یوم زراعت درخت در "دار الطب" جاری همی بود، سه تن از شیوخ به صورت سور و مور و گنده! حاضر بودند. چون شلنگی از آب نبود و جای خالی آن احساس می شد، شیخی از شیوخ که حضرت شهروز را بر کناره بدید، بانگ برآورد که : ای شهروز! اینک تو را چه شد؟! کوشش نمی کنی! آفتابه نمی آری! چون حضرت شهروز از تقدیم آفتابه عاجز ماند، شیخی دیگر بالفور جهید و از "دو صفر هفت بی" واقع در ترمینال آفتابه ی آبی رنگ معروف را که داشت در گوشه ای خاک می خورد به صفحات تاریخ می پیوست! آورد تا خوش یمن افتد و ورودی رسد به کام خویش! و رفع حاجت شود!! گویند شیخ دیگر از این سه شیخ فقط داشت می خندید!

نقل است که باز دو شیخ از این پنج فقره! حرکتی زده اند نه مناسب حال ملت دانشجو! و یکی از کاغذ های در کتابخانه را با مضمون "این سالن مجهز به دوربین مدار بسته است" برداشته اند و بر حاشیه ی در دبلیو سی خواهران ترمینال الصاق نموده اند تا مزاحی بشود و نشاطی برود! ولی ملت آن را به جد گرفته و از جلوس و گفتگو در آن مکان مفرح خود را بازداشته اند! اینجاست که می گویند " چه می خواستیم، چه شد!"

روزی این پنج شیخ در مسابقات لژ سواری شرکت نمودند و بر حسب اتفاق قهرمان هم شدند! مریدان را در سر سوالی پدید آمد و گفتند : یا شیوخ! پس چگونه بر مرتبت اول نائل همی آمدید؟ پس شیوخ تک تک دستی بر ریش و سبیل خود! کشاندند و بگفتند : پس ما از لژ نشینی به این مهارت لایزال دست یازیدیم!

شیوخ "او.دی" چون پنج شگفت انگیز بودی؛ یکی خوب هیکل بزرگی داشت و شاید نسبتی با سروش هیچکس! یکی شان خوب دراز بود، دیگری خوب می پرید و مثل فنر می ماند، یکی بعدی عالی می راند البته نه الاغ! بلکه ماشین! آخریشان هم هیچی نداشت به جز ته مانده ای از ذوق!

بر جریده عالم ثبت است که در زمان این شیوخ پنجگانه در بلاد تبریز رستورانت، باغچه سنتی و پیتزاخانه ای نماند که اینان نرفته باشند-الهی فداشون-

چون از دنیا برفتند ، تمام پنج تن را در یک قبر خاک کردند و برای چرایش دو فرضیه نقل است:

یکی اینکه شاید غم فراق از برای آنان از فشار شب اول قبر هم بیشتر می نماید

دومی که احتمالش بیشتر از اولی است اینکه این پنج تن به یکی و این یکی به هیچ هم نمی ارزید!

-الهی رحمتشون-!


*: او.دی در لغت مخفف کلمه وزین "امور دامی" است و هر دانشجوی باحالی می تواند این رشته را به عنوان رشته دوم برگزیند و مدرکش تحت لیسانس او.دی خودمان باشد! فقط برای علاقه مندان عرض کردیم البته علاقه مدان حائز شرایط!


شاد باشید و بمانید!

 

محمد اولیایی

مقدمه ای بر روانشناسی زبان

 

تولد روانشناسی زبان

مطالعه درباره ارتباط زبان و ذهن ـ به مثابه بنیان نظری «روانشناسی زبان»[i] ـ  از اواخر قرن هجدهم آغاز شده است. برا ی مثال در سال 1787، دیتریش تیدمان فیلسوف آلمانی، مراحل رشد کودک خود را به دقت ثبت و منتشر کرد که مشاهداتی درباره زبان او را نیز در بر داشت. روانشناس بریتانیایی فرانسیس گالتون اولین کسی بود که آزمایشهای تجربی در روانشناسی زبان انجام داد.[ii] 

روانشناسی از دهه 1960 متحول شد و از مطالعه رفتار به مطالعه فرایندهای ذهنی گرایش پیدا کرد. از سال 1957 تا کنون رشته های روانشناسی و زبانشناسی هر دو عمیقاً تحت تاثیر نظرات انقلابی آورام نوام چامسکی( 1928-            )بوده اند.  یکی از ثمرات فراوان و پر ارزش این تاثیر، تولد رشته کاملاً تازه ای در میان معارف بشری است که روانشناسی زبان نام گرفته است. این رشته از دانش بشری به دنبال نومیدی از نتایج 25 قرن تلاش فکری بی وقفه در زمینه فلسفه و تفحص در پدیده های عالم هستی پدیدار گشت. صاحبنظران به این نتیجه دردناک و نامطلوب رسیدند که ما هنوز: از ماهیت زبان به طور اعم و سازوکارهای اساسی ناظر بر فراگیری و تولید آن، به طور اخص، اطلاع و شناخت درستی نداریم. لذا می بایست

تمامی ابعاد زبان را بالاتفاق و به طور هماهنگ به صورت یک مجموعه کل، دقیقاً مورد بررسی و مطالعه قرار داد البته رسیدن به یک چنین شناخت وسیع و همه جانبه از زبان هم مستلزم این است که در بررسی ها، ابعاد زیر را در بافت کلی زبان مورد توجه قرار داد:

1-     ابعاد جسمی ـ روانی یا رشته های روانشناسی

2-     ابعاد فرهنگی ـ اجتماعی یا رشته های جامعه شناسی

3-     ابعاد ساختاری ـ معنایی یا رشته های زبانشناسی

روانشناسان زبان از فرضیه‌هایی که امروزه ساده لوحانه به نظر می آیند آغاز کردند و با کشف روزافزون پیچیدگی های زبان به پیچیدگی امروز رسیدند. آنها در ابتدا نظریه گشتاری چامسکی را جالب یافتند و به تعبیر و تفسیرآن پرداختند اما در مدت کوتاهی معلوم شد که مفاهیم دستور گشتاری[1]  با فرایندهای ذهنی همطراز نیستند فلذا خود به نظریه پردازی روی آوردند. دستور گشتاری، مدلی از دستور زایشی است که در کتاب ساخت های نحوی نوام چامسکی(چاپ لاهه 1975) مطرح شده است. بر اساس این نظریه از طریق بکار بردن تعداد محدودی از قواعد بازنویسی امکان پیش بینی (زایش یا تولید) تعداد نامحدودی جمله را فراهم می آورد و ساخت آنها را مشخص می کند. از نظر چامسکی دستورهای گشتاری قوی ترین دستورهای زایشی هستند زیرا از طریق تکمیل کردن قواعد تحلیل سازه ای (تبدیل جمله ای به جمله دیگر) قادرند انواع بسیاری از جمله ها را بسازند.[2]

کتاب «پستاندار ناطق: درآمدی بر روانشناسی زبان» نوشته جین اچسون(1975) از جمله این نظریه هاست. این کتاب به علت استقبال جهانی که از آن به عمل آمد، در سال 1982 با تجدید نظر و ویرایش مجدد به چاپ رسید. پرسش‌هایی که اچسون در این کتاب به دنبال یافتن پاسخ آنها برآمده، عبارتند از: ما چرا حرف می زنیم؟ زبان را چگونه فرا می‌گیریم؟ و هنگام تولید و فهمیدن جملات زبان، در مغز ما چه می گذرد؟

تعریف روانشناسی زبان

روانشناسی زبان را گاهی علم مطالعه زبان و ذهن تعریف کرده اند. چنانچه از نام آن بر می آید، روانشناسی زبان علمی است که روانشناسی[3] و زبانشناسی [4] را به هم مربوط می کند. تمام کسانی که خود را روانشناس زبان [5]میدانند این هدف مشترک را دنبال می کنند که به ساخت‌ها[6] و فرایندهایی که زیربنای توانایی انسان را در حرف زدن و فهمیدن تشکیل می دهند، پی ببرند.

روانشناس زبان لزوماً به روابط زبانی[7] در میان مردم چندان علاقه ای ندارد بلکه بیشتر سعی دارد به آنچه که در درون فرد می گذرد دسترسی پیدا کند.[8]

‌فرهنگ توضیحی زبانشناسی کاربردی لانگمن: روانشناسی زبان را اینگونه تعریف می کند:

الف) مطالعه فرایندهای ذهنی که فرد در تولید و درک زبان به کار می برد. ب) مطالعه شیوه یادگیری زبان.

روانشناسی زبان شامل مطالعه ادراک گفتار، نقش حافظه، مفاهیم و فرایندهای دیگر کاربرد زبان و نحوه تاثیر عوامل اجتماعی و روانشناختی در استفاده از زبان است.[9] روانشناسی زبان، شاخه‌ای از حوزه مطالعاتی است که به علم شناخت تعبیر شده است. علم شناخت عبارت است از مجموعه ای از اطلاعات مربوط به روانشناسی، زبانشناسی، علوم کامپیوتری، عصب شناسی و دانشمندانی که مغز و فرایندهای ذهنی را مطالعه می کنند. از جمله مسائلی که در حیطه علوم شناختی مورد مطالعه قرار می گیرد عبارت است از: حل مساله، حافظه، تخیل و زبان. روانشناسی زبان، چنانچه از عنوان آن برمی‌آید، اساساً آمیخته ای است از حوزه های روانشناسی و زبانشناسی. زبانشناسی، دانشی است که مبدا، ساختار و کاربرد زبان را مطالعه می کند. روانشناسی زبان همچون بیشتر علوم میان رشته‌ای، حامل میراث گرانبهایی از سنتهای عقلانی گوناگون است که بیشتر به دنبال درک و فهم مراحل یادگیری زبان می باشد‍.[10] 

ادامه نوشته

 

مترسک

 

در انزوای شالیزاران دور غربت

در های و هوی کلاغ های حسرت

وقتی که طاعون تنهایی به تاراج می برد خوشه های اشک را

مترسکی تنها

که به تاراج بادها رفته است

با پیراهنی پاره پاره  و آونگان

در تلاطم بادها

هنوز به راه تو دست تکان می دهد...!

آگنوزی

یک نوع بیماری است که گروهی از اختلالات آسیب شناسی مغزی را گرفتار می کند و بر شناخت ادراکی تاثیر می گذارد که آگنوزی نامیده می شود.

در حقیقت آگنوزی وجود مشکل در درک مفهوم تحریکات خاصی است اگرچه هیچ مشکل حسی وجود ندارد.بیماران آگنوزی می توانند ببینند،بشنوند یا تحریکی را احساس کنند اما نمی توانند در کنند که مفهوم این تحریکات چیست، اگزچه به طور مشخص ناتوانی در یک کیفیت محدود شده است.این نوع آگنوزی خالص نادر است.

اثر آگنوزی ممکن است بعضی اوقات به همراه مشکل در تمییز حسی،زوال عقلانی یا مشکل در ادراک ساده جلب توجه کند.آگنوزی به خاطر معایب مغزی نیست.

یک تحریک که مفهوم آن در مدالیته حسی شخص قابل فهم نیست در مدالیته های دیگر به آسانی قابل فهم است.به عنوان مثال یک مریض که در نامیدن یک شئ که در دید است شکست می خورد ممکن است وقتی که شئ شبیه آن در دستش باشد به آسانی نام آن را  بگوید.   

 

تعدادی از انواع شایع آگنوزی :

آگنوزی شنوایی

آگنوزی شنوایی یک ناتوانی در فهم و درک محرک شنوایی است در حالی که شنوایی  محیطی در مخدوده نرمال است.

آسیب دو طرفه نواحی مربوط به شنوایی خاصیتی نوروپاتولوژی است که آگنوزی شنیداری را موجب می شود.بیماران آگنوزی شنیداری می توانند به صداها واکنش   نشان دهند اما نمی توانند معنی آن را درک کنند.با اینکه آنها می توانند از لحاظ بینایی اشیا را  در ک کنند ولی نمی توانند اشیا را با صداهایی که با آنها مرتبط هستند مطابقت بدهند .  

آگنوزی شنیداری کلامی

آگنوزی شنیداری کلامی یا کری کلمه یک اختلال در بیمارانی است که نمی توانند معنی کلمات را درک کننئ، اگرچه آنها را می شنوند.

درک صداهای غیر کلامی و کلمه های نوشته شده مشکلی ندارد.

گفتار خود انگیخته ، خواندن ، توشتن نرمال هستند یا مشکل نا محسوسی دارند. آسیب دو طرفه لوب گیجگاهی که ناحیه ورنیکه را جدا می کند این اختلالات نادر را باعث می شود.

 

آگنوزی بینایی

آگنوزی بینایی اختلال نادری است بر این مبنا که اشیای دیده شده معمولا درک نمی شوند.بیماران می توانند تحریکات را به وسیله شنیدن صداها که اشیا ایجاد می کنند یا بوسیله لمس کردن و احساس کردن درک کنند.

این اختلال معمولا در اثر آسیب دوطرفه لوب بینایی (occipital) و آسیب لوب پریتال خلفی یا آسیب به فیبرهای که کرتکس بینایی را با سایر نواحی مغز مرتبط می کند ایجاد می شود.

آگنوزی لامسه ای

آگنوزی لامسه ای اختلالی در بیمارانی است که نمی توانند شئ را که آنها لمس و احساس می کنند زمانی که چشمان بسته است یا زمانی که صدای اشیا را می شنوند درک کنند.  

 بیماران می توانند اشیا را احساس کنند و لمس وسایر تحریکات را ارائه دهند اما نمی توانند نام آنها را بگویند یا ت.ضیحشان دهند. زمانی که آنها می بینند با مشخصات صوت را می شنوند به آسانی اشیا یا تحریکات را درک می کنند.مکان  معمول آسیب در لوب پریتال است.آسیب، کورتکس سوماتوسنسوری را از سایر بخش ها جدا می کند.

 

:Reference

A course book on aphasia and other neurogenic language disorders. M.N.Hegde

 

 

احسان حسامی

دانشجوی گفتاردرمانی

ورودی 87

                    

تمرکز حواس هنگام مطالعه و روشهای تقویت آن

مقدمه :

انسان ، به سبب ویژگیهای بی نظیرش در میان همه موجودات ، عنوان اشرف مخلوقات را به خود اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاص انجام دهد . نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند .تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آنچنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد .
بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان و دانشجویان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند . بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه د لخواه دست یابند.

تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس ، روی موضوعی معین ، بدون تمرکز حواس ، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود . بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و چون تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.

تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند ، بسیار آسان است.

ادامه نوشته

I never play anybody's game, and I make my own rules

(shree rajneesh) 

 

بنوش ای برف! گلگون شو، برافروز

که این خون، خون ما بی خانمانهاست

که این خون، خون گرگان گرسنه ست

که این خون ، خون فرزاندان صحراست

در این سرما ، گرسنه ، زخم خرده

دویم آسیمه سر بر برف چون باد

ولیکن عزت آزادگی را نگهبانیم، آزادیم ، آزاد

م.امید

شکل گیری انواع مهارتها در زمینه های مخنلف در دوران مدرسه(سنین 6-12سالگی)

شکل گیری انواع مهارتها در زمینه های مخنلف در دوران مدرسه(سنین 6-12سالگی)

سن

حرکتی

شناختی

اجتماعی

ارتباطی

6سالگی

-هماهنگی بهتری در حرکات درشت دارد.

-دوچرخه سواری می کند.

-توپ را بدون اشکال پرتاب می کند.

-رشد دندان های دایمی شروع می شود.

-دامنه توجه افزایش می یابد.

-در زمان حل مسائل کمتر دچار حواس پرتی می شود.

-سه عدد را می تواند حفظ کند.

-از بازی های فعال رقابتی لذت می برد.

-هویت جنسی خود را می شناسد.

-خود محوری در کودک کاهش می یابد.

-2600 کلمه را بیان می کند.

- 2000-2400 کلمه کاربردی را درک می کند.

-تعداد زبادی کلمات خوش ساخت دارد.

-از تمام قسمت های گفتار تا حدودی استفاده می کند.

-لاف زدن و فخر کردن و اغراق در گفتار دارد.

-علایق و مشکلات خود را بیان می کند.

-ارتباط برقرار می کند.

-فکر می کند.

-برای مشخص کردن مسائل از روابط و مقایسه و استدلال استفاده می کند.

-اگثر اوقات خود را با صحبت کردن می گذراند.

-درک خوب دارد.

8سالگی

-طول بازوها افزایش می یابد.

-دست ها بزرگتر می شود.

-مهارت های عملی بهتر می شود.

اندازه مغز به حد بلوغ می رسد.

-دندان های دایمی افزایش می یابد.

-جهت چپ و راست را در دیگران تشخیص می دهد.

-مکالمه را می فهمد.

-تفاوت ها و شباهت ها را می داند.

-خواندن خودبه خودی دارد.

 

-از ملاقات های رسمی لذت می برد.

-یاد می گیرد که نظر افراد در موضوع های مختلف متفاوت است.

-از گروه پیروی می کند اما همچنان به حمایت بزرگتر ها نیاز دارد.

10سالگی

انداره چشم ها به حد بلوغ می رسد.

-دستگاه های تنفسی و گردش خون کامل می شود.

-برای فعالیت های آینده برنامه ریزی می کند.

-مسال را با کمترین نیروی جسمی حل می کند.

-از بازی ها،ورزش ها و سرگرمی ها لذت می برد.

-از این موضوع که دیگران ممکن است درباره او صحبت کنند آگاه می شود.

12سالگی

-قبل از بلوغ یک دوره ی استراحت را تجربه می کند.

-دختران معمولا در دوره بلوغ بلندترند و وزن بیشتری دارند.

-با شروع دوره بلوغ ،عضلات سریعا رشد می کنند.

-تفکر انتزاعی دارد.

-علایق مختلف از جنس مخالف خود را دارد.

-50000 کلمه درکی دارد.

-مقل بزرگترها حوادث را تعریف می کند.

 

 

 

 

خوش بین باش اما خوش بین دیر باور

(ساموئل اسمایلز)