آن که می گوید دوستت دارم
خنیا گر غمگینی است
که آوازش را از دشت داده است
عشق را ای کاش زبان سخن بود
هزار کاکلی شاد در چشمان توست
هزار قناری خاموش در گلوی من
عشق را ای کاش زبان سخن بود
آن که می گوید دوستت دارم
دل اندوهگین شبی است که مهتابش را می جوید
عشق را ای کاش زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام تست
هزار ستاره گریان درتمنای مکن
عشق را ای کاش زبان سخن بود.
شعر از احمد شاملو