دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

راز های موسیقی درمانی

موسیقی درمانی یکی از رشته هایی است که به تازگی در ایران مورد توجه قرارگرفته. قدمت این رشته به چه زمانی برمی گردد؟
* موسیقی درمانی از زمان باربد و نکیسا و حتی پیش از آن وجود داشت. در متون تاریخی هند نیز به تأثیرات روحی موسیقی اشاره شده و در آثار کنفوسیوس هم به صورت مستقیم، تأثیرات موسیقی درمانی مورد تأکید قرارگرفته است. از آنچه از زمان نکیسا ثبت شده چنین برمی آید که نکیسا با نواختن یک آهنگ، مخاطبین خود رابه خواب می برد و تا آهنگ ضدآن را نمی نواخت، هیچکس از خواب بیدار نمی شد.
بعد از جنگ جهانی اول، این رشته در غرب به صورت تجربی آغاز و تأثیرات موسیقی بر روی انسان درک شد. ولی مبحث علمی و دقیق موسیقی درمانی بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا و آمریکا شکل گرفت و امروزه، این رشته در دانشگاههای آکسفورد و کمبریج در سطح دکترا تدریس می شود اما موسیقی درمانی در ایران، از حدود ۲۰ سال پیش مورد توجه قرارگرفت. البته نه به صورت منسجم و پیوسته. اما از سال ۱۳۷۰ به بعد، موسیقی درمانی به شکل تجربی و به صورت آزمون و خطا مورد استفاده قرارگرفت. با این حال در ایران باید لفظ درمان در باب این رشته را با احتیاط به کار ببریم. چرا که در حال حاضر این رشته در مرحله تجربی است. در ابتدای کار موسیقی درمانی در ایران زمان زیادی صرف شد تا تأثیرات درمانی موسیقی به مردم شناسانده شود اما درکشورهای دیگر به خاطر پیشرفتهای سریع موسیقی درمانی وقت چندانی صرف اثبات تأثیر موسیقی بر درمان نشد و زودتر مورد قبول واقع قرار گرفت.
در حال حاضر در ایران، این رشته به صورت آکادمیک و علمی تدریس نمی شود، و تنها اخیراً دانشگاه تربیت مدرس، هیأتی تشکیل داده است تا در این خصوص مطالعه کنند.
| در مراحل اولیه ورود این رشته به ایران، چه نوع بیماریهایی تحت درمان موسیقی قرارگرفت؟
* کودکان استثنایی از یک دهه پیش تاکنون با استفاده از موسیقی، مورد درمان قرارگرفته اند و پس از آن هم کودکانی که از عدم تمرکز یا مشکلات روانی رنج می بردند، مورد درمان قرارگرفتند البته موسیقی درمانی شامل بخشهای متنوعی است.
مثلاً یکی از متخصصین این رشته، افراد روان پریش، یعنی افرادی که دچار بیمارهای روحی و روانی اند و بیماران اسکیزوفرنی را تحت درمان موسیقی قرارداد.
| آیا موسیقی درمانی لزوماً برای بیماریهایی است که منشأ روحی ـ روانی دارند؟
* حوزه موسیقی درمانی، فوق العاده گسترده است. درواقع موسیقی درمانی یک راه حل مفید برای رسیدن به اهداف توانبخشی اعم از جسمی و روحی است. اگرچه این روش برای بیماریهایی که منشأ روحی ـ روانی دارند بسیار مفید است، ولی موسیقی درمانی درمورد خیلی از بیماریهایی که منشأ فیزیولوژی (جسمانی) هم دارند، با نتایج مثبتی روبروست. چون تأثیرات موسیقی یک جانبه نیست. وقتی فرد به موسیقی گوش می دهد، یک ارتباط روحی در او برقرار می شود که در نهایت بر روان او تأثیر مثبت خواهد گذاشت. اکثر مردم هم تنها به همین جنبه توجه دارند. ولی این فقط یک جنبه موسیقی است. جنبه دیگر، جنبه فیزیکی آن است، مثل تأثیرات مغزی درواقع صوتی که ما می شنویم، علاوه بر تأثیری که بر روی سیستم شنوایی و سپس رمزگردانی در همان قسمت دارد، بر سایر بخشهای مغز نیز، اثر گذاشته و تأثیراتی چون افزایش یا کاهش فشارخون، فعال شدن غدد، تپش قلب، تنظیم تنفس و … را به همراه دارد.
براساس آزمایشاتی که در سراسر دنیا انجام شده، شدت بیماریهایی چون ایدز، سرطان، آلزایمر، پارکینسونز، آفازین و سکته مغزی از طریق موسیقی کنترل می شود.
دسته دیگری از کسانی که از موسیقی درمانی استفاده می کنند، بچه های بیش فعال (hyperactive) هستند. یعنی بچه هایی که انرژی زیاد دارند. همچنین بچه هایی که مشکلات عاطفی یا مشکلات درسی و عدم تمرکز دارند، به موسیقی درمانی پاسخ می دهند البته دراین روش، نباید سیستم درمان کلاسیک را فراموش کرد. بدین معنا که موسیقی درمانگر در کنار درمانهای روتین پزشکی که در حال انجام است، فعالیتش را ادامه می دهد و او تنها باعث افزایش سرعت درمان می شود. مثلاً بیماریهایی مانند بیماری آفازین، مدت درمان بسیار طولانی دارند. افراد مبتلا به آفازین که قبلاً دارای تکلم بوده اند، در اثرحادثه ای تکلم خود را از دست می دهند و گفتاردرمانی روشی است که به وسیله یکسری تمرینات سعی می کند گفتار آنها را برگرداند؛ ولی مدتی که برای مداوا برای فرد تحت درمان تعیین می شود، بسیار طولانی و خسته کننده است. حال اگر در کنار برنامه های درمانی از فعالیت های موسیقایی مثل خواندن شعر و آواز که به صورت خاص برای هر بیمار طراحی می شود، استفاده کنیم طول درمان سریع تر خواهد بود.
| یعنی در واقع تأثیر موسیقی درمانی، غیرمستقیم و به صورت مکمل کار پزشکان است؟
* تأثیر موسیقی بر روی افراد به صورت مستقیم و غیرمستقیم است. در بخش مستقیم، نوع موسیقی می تواند به وسیله فرد تحت درمان انتخاب شود که در نهایت باعث برانگیختن روح و عواطف او خواهد شد. مثلاً: موسیقی می تواند با وجود مشکلات جسمی در فرد، روح و روان او را تقویت کند. به عنوان نمونه سیستم ایمنی فردی که سرطان دارد با استفاده از موسیقی درمانی، قابل تقویت است و می توان مقاومت او را در برابر این بیماری بالا برد و یا حتی باعث کاهش درد شد.
در بخش غیرمستقیم نوع موسیقی برای فرد تحت درمان مؤثر نیست. در واقع این تأثیرات مغزی است که به صورت اصوات هارمونیک روی فرد اثر می گذارد و از موسیقی به عنوان فیلتر استفاده می شود. به طوری که در حین پخش موسیقی توجه فرد تحت درمان به موسیقی ، به طور مستقیم نیست و یا حتی ممکن است او مایل به شنیدن آن موسیقی نباشد. در واقع در زمانی که فرد مشغول کار است، موسیقی را پخش می کنند و در این حالت، اصوات خارج از اراده او به خصوصی ترین وجوه مغزش، به صورت اتوماتیک وارد و رمزگردانی می شود و بر روی سیستمهای مغزی وی اثر می گذارد. از این روش در کشورهای اروپایی و آمریکایی و در سیستم آموزش و پرورش به منظور بالا بردن میزان دقت و تمرکز دانش آموزان در کلاس درس استفاده می کنند. به این ترتیب که در حین تدریس، موسیقی را با صدای ملایم و تا آنجا که اختلال در کلاس ایجادنشود پخش می کنند. سپس این موسیقی، به صورت فیلتر موجب حذف صداهای زائد شده و با ایجاد فضای آرام، بر سیستم مغزی دانش آموزان تأثیر می گذارد و باعث افزایش میزان دقت و تمرکز شاگردان می شود.
| روش درمان بیماریها به وسیله موسیقی چگونه است؟
* در ابتدا تمام مشکلات فردی که برای معالجه مراجعه می کند، ثبت می شود. سپس تستهای روان شناختی از او می گیرند. قسمتی از این تستها در تخصص روانشناس است و قسمت دیگر در محدوده کار موسیقی درمانگر که شامل تستهای عملی است. مثلاً برای اندازه گیری تمرکز ومیزان دقت فرد تحت درمان از چیدن پازل گرفته تا اندازه گیری حجم استفاده می شود. براساس تستهای روانشناختی، فعالیتهای موسیقایی برای فرد تعیین می شود و با توجه به مواردی که درمانگر تعیین می کند، طول درمان مشخص می شود.در واقع مهمتر از همه اینها، نقش درمانگر در این درمان است. تأکید می کنم که گرچه شرط لازم برای فعالیت در این رشته، آشنایی با موسیقی است ولی شرط کافی نیست. به این معنا که هر فرد مطلع از موسیقی، لزوماً درمانگر مناسبی برای این رشته نخواهد بود. بلکه شرط ارتباط با افراد و تجربه لازم با کار کردن با موسیقی هم ضروری و بااهمیت است.
| این فعالیتهای موسیقایی شامل چه فعالیتهایی است؟ آیا توسط درمانگر انجام می شود یا درمان جو؟
* فعالیتهای موسیقایی شامل آواز خواندن، اجرای قطعه موسیقی، بداهه نوازی، حرکات موزون، بازیهای ریتمیک، حرکتهای گروهی و نمایشی وحتی گوش دادن به یک قطعه موسیقی است. در روش موسیقی درمانی، فرد تحت درمان درگیر فعالیت موسیقایی می شود. وی از طریق کار با ساز یا شرکت در حرکات آهنگین و یا هر کدام از مواردی که گفتم، به نوعی درگیر فعالیتی می شود که به طور مستقیم و یا حتی غیرمستقیم بر روی سیستم مغزی او اثر می گذارد و چون به کمک درمانگر به سمتی هدایت می شود که هر یک از فعالیتهای موسیقایی را می بایست به خوبی انجام دهد علاوه بر درمان، میزان دقت و تمرکز او هم بالا می رود. درواقع مهمتر از همه، ایجاد محیطی موسیقایی است که فرد تحت درمان بتواند در آن فعالیت کند.
| چه نوع سازی و یا کدام موسیقی برای انواع بیماری مناسب تر و مؤثرتر است؟
* در این مورد، هیچ نسخه واحدی نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا وجود ندارد. مناسب و مؤثر بودن نوع ساز و یا موسیقی برای هر نوع بیماری، بستگی به شاخص های فرهنگی، اجتماعی، طبقاتی و جنسی دارد و هرگونه تجویز در این زمینه، صرفاً محدود کردن ساز و یا موسیقی به نوع خاصی از بیماری است.
البته در غرب تحقیقاتی در زمینه فعالیت و نوع تأثیری که موسیقیهای غربی بر روی انواع بیماریها می گذارد، انجام شده است، ولی نمی توان نتایج آن تحقیقات را در کشورهای شرق هم بسط داد. لازم به ذکر است که در برخی موارد، سازهایی شناسایی شده اند که می توانند برای بیماریهای موردی، مؤثرتر باشند. مثلاً برای افراد افسرده، سازهای سیمی، چون ویولون و گیتار توصیه می شود و برای بچه های بیش فعال و افرادی که دچار عدم تمرکز هستند، پیانو مناسب تر خواهد بود و معمولاً برای درمان افرادی که مشکلات عاطفی دارند، سازهای کوبه ای مثل طبلها سفارش می شود. ولی تأکید می کنم که همه این توصیه ها، حکم قطعی ندارند، بلکه کاملاً نسبی بوده و ممکن است هر سازی بر روی هر فردی، جواب متفاوتی بدهد.
در واقع آنچه اهمیت دارد، هدایت فرد تحت درمان توسط درمانگر است.در مراحل اولیه، اختیار با درمان جو است تا با توجه به روحیه و شرایط درونی خود، سازی را انتخاب کند که خود بنوازد، یا بشنود یا حتی قطعه ای را بخواند. سپس درمانگر با اشرافی که دارد سیستمهای موسیقی دارد، ساختار مغزی و حالتهای درمان جو را از آن طریق شناسایی می کند و به تدریج درمان جو را هدایت می نماید.
| آیا مدت زمانی که فرد در طول یک روز، تحت این نوع درمان قرار می گیرد، اهمیت دارد؟ یعنی افزایش فعالیتهای موسیقایی در یک روز در سرعت بهبود درمان جو، مؤثر است؟
* خیر. نبایدتصور کرد که هرچه فرد تحت درمان در طول یک روز فعالیتهای موسیقایی بیشتری انجام دهد، زودتر بهبودمی یابد. این مسأله دقیقاً مثل میزان دارو است. همانطور که فرد باید براساس نسخه پزشک میزان مشخصی از دارو مصرف کند تا دچار عارضه (overdoze) یعنی عدم تعادل در اثر مصرف بیش از اندازه دارو نشود، در موسیقی درمانی هم چنین است. اصوات موسیقی دارای (doze) هستند که باید طبق برنامه خاصی، به فرد تزریق شود وهرگونه تجاوز از حد متعارف به نتایج منفی برای فرد منجر شود. مثلاً افرادی که دچار بیماری فلج مغزی هستند، قادر به کنترل اندامهای بدنی خود نبوده و ماهیچه های آنها منقبض است. وقتی این افراد تحت فعالیتهای موسیقایی قرار گیرند، هورمون استرس در خون آنها ترشح شده در نتیجه ماهیچه ها فعال می شوند و اعضای بدن حرکت طبیعی خود را پیدا می کنند. حالا اگر این فعالیتها بیش از حد معمول انجام شوند، هورمون استرس خون، خارج از حد استاندارد خود ترشح می شود. در واقع نکته اساسی این است که موسیقی میزان جذب دارو را بالا می برد و هرچه این میزان بالا رود، میزان دوز دارو پایین می آید و به خاطر همین موسیقی در طول درمان مؤثر است ولی با توجه به این نکته که در طول روز در یک حد متعارف باشد نه بیشتر 

نوشته شده توسط زهره

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد