دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

عجب صبری خدا دارد !!!

عجب صبری خدا دارد ! 

 اگر من جای او بودم .  

همان یک لحظه اول ، 

 که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ، 

 جهان را با همه زیبایی و زشتی ،  

برروی یکدگر ، ویرانه میکردم .  

 

عجب صبری خدا دارد !  

اگر من جای او بودم .  

که در همسایه صدها گرسنه ،  

چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم ،  

نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم ، 

 بر لب پیمانه میکردم .  

عجب صبری خدا دارد !  

اگر من جای او بودم ، 

  که میدیدم یکی عریان و لرزان و دیگری پوشیده 

 از صد جامه رنگین  

 زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم .  

 

عجب صبری خدا دارد !  

اگر من جای او بودم .  

نه طاعت می پذیرفتم ، 

 نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ، 

 پاره پاره در کف زاهد نمایان ،  

سبحه صد دانه میکردم .  

 

عجب صبری خدا دارد !  

اگر من جای او بودم . 

  برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،  

هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، 

 آواره و دیوانه میکردم . 

 

 عجب صبری خدا دارد !  

اکر من جای او بودم . 

 بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان ،  

سراپای وجود بی وفا معشوق را ، 

 پروانه میکردم . 

 

 عجب صبری خدا دارد ! 

 اگر من جای او بودم .  

بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ، 

 تا که میدیدم عزیز نابجایی ، 

 ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد  

گردش این چرخ را وارونه ، بی صبرانه میکردم . 

 

 عجب صبری خدا دارد !  

اگر من جای او بودم .  

که میدیدم مشوش عارف و عامی ، 

 ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش ، 

 بجز اندیشه عشق و وفا ،  

معدوم هر فکری ، در این دنیای پر افسانه میکردم . 

 

 عجب صبری خدا دارد !  

چرا من جای او باشم . 

 همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و 

 تاب تماشای تمام زشت کاریهای این مخلوق را دارد ، 

 وگرنه من بجای او چو بودم ، 

 یکنفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه میکردم .  

عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !

نظرات 1 + ارسال نظر
پروانه شنبه 23 مرداد 1389 ساعت 09:46

سلام زهره جان.شعر خیلی زیباییه.ممنون

سلام گلی خانوم.مرسی که می خونیشون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد