دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

زمستان سردی در پیش است

 

 مردان قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسن: «آیا زمستان سختی در پیش است؟»

رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشته، جواب میده:

«برید هیزم تهیه کنیدو.»

بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه:

«آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟»

پاسخ: «اینطور به نظر میاد!»

پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند
 و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه:

«شما نظر قبلی تون رو تایید می کنید؟»

پاسخ: «صد در صد»

رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند.


بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه:

«آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟»

پاسخ: «بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!!!»

رییس: از کجا می دونید؟»

پاسخ: «چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن.» !!!


اگه ایرانی هستی

 

 

 

 فارس نژاد پرست نیست(مگه کوروش نژاد پرست بود؟)..

 
رشتی بی غیرت نیست(مگر میرزا کوچک خان بی غیرت بود؟)

مازندرانی کله ماهی خور نیست(مگر نیما کله ماهی خور بود؟).

 
لر هالو نیست(مگه لطفعلی خان هالو بود؟).
 
ترک زبان عر عر نمی کنه(مگه شهریار عر عر می کرد؟)
 
قزوینی همجنس باز نیست(مگر علامه دهخدا همجنس باز بود؟)
 
خراسانی بادیه نشین و بدوی نیست(مگر دکترشریعتی بادیه نشین بود؟)
آری اینان ستونهای ایرانند...  
 

بازی سرنوشت  

اسمش فلمینگ بود . کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمکی شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد. وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید.اونجا ، پسر وحشت زده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد.

روز بعد، یک کالسکه تجملاتی در محوطه کوچک کشاورز ایستاد.نجیب زاده ای با لباسهای فاخر از کالسکه بیرون آمد و گفت پدر پسری هست که فلمینگ نجاتش داد. 

 

 

 

 

نجیب زاده گفت: " میخواهم ازتو تشکر کنم، شما زندگی پسرم را نجات دادید."

کشاورز اسکاتلندی گفت: " برای کاری که انجام دادم چیزی نمی خوام و پیشنهادش رو رد کرد."

در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعیتی بیرون اومد.

نجیب زاده پرسید:" این پسر شماست؟"

کشاورز با غرور جواب داد : "بله"

نجیب زاده گفت: " من پیشنهادی دارم.اجازه بدین پسرتون رو با خودم ببرم و تحصیلات خوب یادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآینده مردی میشه که میتونین بهش افتخار کنین” و کشاورز قبول کرد.

بعدها، پسر فلمینگ کشاورز، از مدرسه پزشکی سنت ماری لندن فارغ التحصیل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین معروف شد.

سالها بعد ، پسر مرد نجیب زاده دچار بیماری ذات الریه شد.فکر میکنید چه چیزی نجاتش داد؟ پنی سیلین.

و میدونید اسم پسر نجیب زاده چه بود؟ وینستون چرچیل


چرا؟

*راستی چرا هر پسری شکست عشقی میخوره ودوست دخترش عروسی مکینه وبلاگ میزاره؟ 

 *چرا وقتی مدرسه ی پسرا  تموم میشه همشون جلویه دبیرستان دخترانه  تشریف دارن؟استثنا هم نداره !!!!

 

 

 

 

*چرا هرپسر که میره سربازی ِبرمیگرده دوست دخترش ازدواج میکنه؟   

 

*چرا همه ی پسرا  پر ادعا هستن و دختر بیشتر از خودشون رو خواستگاری میکنن؟ 

 

* چرا پسرا در عرض جیک ثانیه عاشق میشن ودر عرض موش ثانیه فارغ میشن؟ 

 

*چرا  میگن آمار داشتن دوست پسر  در دبیرستانهای دخترانه ۸۰٪ شده ولی نمیگن  آمار داشتن دوست دختر در دبیرستانهای پسرانه ۱۰۰٪ شده؟  

 

چرا همه ی پسرا به قیافه هاشون مینازن؟ حتی اگه یه دوندون تو دهنشون نباشه یا  کچل باشن؟ 

چرا فکر میکنن چون ماشین دارن دخترا میمیرن واسه شون؟ 

 

 

 

سیاست یعنی..

سیاست یعنی .......

یکی به پسرش می گه می خوام برات زن بگیرم، پسر می گه نه حالا . میگه : دختر بیل گیتسه ! نمی خواهی ؟ پسر لبخند میزنهو میگه : باشه! بعد میره پیش بیل گیتس و می گه :دخترتو عروس نمی کنی؟ می گه نه! میگه : پسر من معاون رییس جمهوره ها ! بیل گیتس لبخند می زنه و میگه :باشه! بعد میره پیش رییس جمهور میگه : معاون نمی خوای ! میگه نه ! میگه : اگه داماد بیل گیتس باشه چطور ! رییس جمهور لبخند می زنه و میگه :باشه .....

و سیاست یعنی این