صدا درمانی برای بیماران مبتلا به سرطان حنجره:
افراد بدون حنجره، با مشکلات متعددی مواجه می شوند که از جمله مشکلات مربوط به هواگیری، مشکلات مربوط به هضم غذا، کاهش بو و مزه و مشکلات مربوط به تطابق اجتماعی و عدم توانایی در ارتباط کلامی رساندن مجدد آن ها به گفتار و رفع مشکلات مربوطه، توسط آسیب شناس گفتار و زبان انجام می شود. تطابق بیمار با وضعیت جدید، کاهش یا رفع مشکلات حاصله و رساندن مجدد او به گفتار و ارتباط کلامی، به عهدۀ آسیب شناسی گفتار و زبان است.
الف ) درمان صوت برای بیمارانی که حنجره تغییر یافته دارند:
در اکثر موارد، آسیب شناسی گفتار و زبان به سنجش و ارزیابی صدای بیمار می پردازد که شامل تاریخچه گیری، ارزیابی اندام ها، اندازه گیری پارامترهای تنفسی، سنجش فرکانس و شدت صوت و تعیین کیفیت صدا می باشد.
سپس با بیمار به جستجوی یافتن خوشایندترین صدایی که بیماری می تواند تولید کند، می پردازد.
آسیب شناسی گفتار و زبان در این راه از یکسری روش های تسهیل کنند استفاده می کند تا صدای بیمار را به مطلوب ترین حد ممکن برساند.
مانند روش پسنورد تغییر بلندی صدا، آموزش شنیداری، پوش صوتی، جایگذاری صدا، روش پوشینگ، آموزش تنفسی.
ب) صدا درمانی بیماری که برش و برداشت کامل حنجره را پشت سر گذاشته است:
روش های درمان صدا در افراد بدون حنجره شامل گفتار مروی، استفاده از حنجره مصنوعی و اقدامات جراحی است. بهتر است قبل از عمل جراحی، بیمار با آسیب شناسی گفتار و زبان ملاقاتی داشته باشد تا در مورد مشکلات بعد از عمل و مراقبت های پزشکی و انواع صدا درمانی، صحبت کند و بررسی کند که بیمار قبل از جراحی چگونه صحبت می کند (مهارت تولیدی و قابلیت فهم گفتار) و سرعت گفتار، لهجه با تکیه، اختلالات صوت، خطاهای تولیدی، تماس چشمی را به دست آورد.
الف – استفاده از حنجره مصنوعی:
دو نوع حنجر مصنوعی وجود دارد: حنجر مصنوعی و تنفسی و حنجره مصنوعی الکترونیک.
آسیب شناسی گفتار و زبان همراه با بیماری به جستجوی بهترین محل تماس می پردازد و در حالی که بیمار کلمات تک هجایی را تکرار می کند ، همزمان باتغییر دادن محل تماس، سعی می کند بهترین موقعیت را پیدا کند.
آسیب شناسی گفتار و زبان از طریق مراحل زیر، بیمار را با حنجره مصنوعی آشنا می سازد.
آموزش به بیمار تا به جای استفاده از جریان هوای تنفسی از فشار هوای داخل دهانی استفاده کند و سپس به بیمار پچ پچ داخل دهانی (intra oral whisper) را آموزش دهد و بعد از آن، همخوان های انفاری /b/ - /p/ را آموزش می دهد و در مراحل بعد سایر همخوان ها را آموزش می دهد و بیمار را با حنجره مصنوعی و طرز کار آن آشنا می سازد. در مرحله بعد روی بیان کلمات و عبارات تمرین می کند.
معمولآً هر چه بیمار با حنجره مصنوعی ، بیشتر صحبت کند، گفتارش بهتر می شود.
ب- آموزش گفتار مروی
مشکلات موجود در آموزش گفتار مروی شامل موارد زیر می باشد:
1) سر و صدای مزاحم و ضروری دهانه نای
2) بلع بیش از حد هوا
3) سر و صدای مزحم و حواس پرت کن (مثل صدای غلغل مانند مری)
4) شکلک های صورتی
در گفتار مروی، هوای موجود در حلق دهانی فشرده و متراکم تر می شود. این هوای متراکم، وارد فضای مری که چگالی آن کم تر است، می شود. سپس نیروهای خارجی، آن را تحت فشار قرار داده و سبب خروج هوا از دهانه مری می شوند و سبب ارتعاش دهانۀ آن می شوند. این ارتعاش موجب می شود بیمار آروغ زدن یا تولید صدا را تجربه کند. برای آموزش ابتدا از همخوان های انفجاری واک مانند /k/-/t/-/p/ استفاده می شود. پس آن ها را در ترکیب با واکه به کار می بریم، بعد کلمات تک هجایی و واج های دیگر را تمرین می کنیم تا جایی که در هر بازدم یک هجا را بیان کند. سپس روی آهنگ، بلندی و روانی آن تمرین می شود. بهترین صدا، صدایی است که با کمترین تلاش تولید می شود.
نوشته شده توسط زهره
شاید آن روز که سهراب نوشت زندگی اجباری است
دلش از غصه حزین بود و غمین
حال من می گو یم
زندگی یک در و دروازه و دیوار که نیست
که نشد بال زدو پرواز کرد
زندگی اجبار نیست
زندگی بال و پری دارد و مهربان تر از مهتاب است
تو عبور خواهی کرد
از همان پنجره ها
با همان بال و پر پروانه
به همان زیبایی
به همان آسانی
زندگی صندوقچه ی اصرار پرستو ها نیست
زندگی آسان است
بی نهایت باید شد تا آن را یا فت
زندگی ساده تر از امواج است
پس بیا تا بپریم
وتا شبنم آرامش صبح
تا صدای پر مرغان اقاقی بال و پر باز کنیم
تا توانیم که ازاول آغاز کنیم و تا نهایت برویم
نوشته شده توسط زهره
چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد میگذره!
چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید میریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
چقدر خنده داره
که وقتی میخوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر میکنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که میخوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت میبریم و از هیجان تو پوست خودمون نمیگنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانیتر از حدش میشه شکایت میکنیم و آزرده خاطر میشیم!
چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان
دنیا آسونه!
چقدر خنده داره
که سعی میکنیم ردیف جلو صندلیهای یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف
نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمیکنیم اما
بقیه برنامهها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم اما سخنان قران رو به سختی باور میکنیم!
چقدر خنده داره
که همه مردم میخوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به
بهشت برن!
چقدر خنده داره
که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال میکنیم به سرعت آتشی که
در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا میگیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو میشنویم دو برابر
در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر میکنیم!
خنده داره؟
اینطور نیست؟
دارید میخندید؟
دارید فکر میکنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی میخواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلیها را از لیست خود پاک میکنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
نوشته شده توسط نسیم
فقط یک سؤاله، پس وقت بذار و درباره اش فکر کن !!
از بچه های پیش دبستانی این سؤال پرسیده شد :
«اتوبوس توی این شکل به کدوم طرف میره؟»
.
.
.
با دقت به شکل نگاه کن.
می تونی جواب بدی؟
(جواب های ممکن چپ یا راست هست)
..
..
..
....
..
..
..
هنوز نمی دونی؟
باشه، من بهت میگم.
بچه های پیش دبستانی همگی جواب دادند : «چپ»
می دونم، منم همینطور.
شیر یا خط؟
دست بردار
وقتی که روزگار؛ روی تمام آرزوهایت خط قرمز کشیده است
دیگر چه فرقی می کند این سکه از کدام رو بنشیند؟
اصلا هر دو روی سکه برای تو....
همین پیشانی ترک خورده ... برای من کافیست...
حتما همه در مورد انرژی های مثبت و منفی چیزهای زیادی شنیده اید اما قبل از هر چیز باید بدونیم که آدم ها از نظر امواج منفی و مثبت به چند دسته تقسیم می شوند:
1 _ دسته ای که امواج و انرژی منفی می دهند ولی کسانی که در مقابل آنها قرار دارند، برداشتشون،پر از انرزی مثبته.مثل وقتی که به کسی می گین چقدر تو جوونی! ( اما ته دلتون منظورتون اینه که نپخته و خامه) اما اون واقعا" خوشحال می شه و می گه چقدر تو مهربونی که اینقدر به من روحیه می دی!تو هم جوان و با انرژی هستی! شما اینجا امواج منفی فرستادین اما اون مثبت برداشت کرده.
2 _دسته ای که امواج و انرژی منفی به دیگران می دهند ودر مقابل اون ها ، دسته ای قرار می گیرند که منفی برداشت می کنند. مثلا" یه نفر یه فحش می ده ، طرف مقابلش هم ده برابر بهش فحش می ده.
3 _دسته ای که امواج مثبت میدهند و نفر مقابلشون هم مثبت برداشت می کنه و امواج مثبت تولید می کنه.مثلا" از صمیم قلب از یکی تعریف می کنین اون هم خوشحال می شه و از شما سپاسگذاری و تعریف می کنه.
4 _ دسته ای که انرژی و امواج مثبت می دهند ولی طرف مقابلشون منفی دریافت می کنه.مثل وقتی که یکی ازتون تعریف می کنه اما ته دلتون می گین " نگاش کن! داره از حسودی می میره!"
خوب، حالا به نظرتون یه آدم خوب که می خواد جادوی عشق رو توی وجودش زنده نگهداره، جزو کدوم دسته قرار می گیره؟خوب، معلومه....
اگه می خوای ماند نسازی ، همیشه جزو اون هایی باش که امواج مثبت می دهند!
اگه می خوای ماند نگیری، همیشه جزو اون هایی باش که مثبت برداشت می کنند!
حتی اگه طرف مقابلت بهت امواج و انرژی منفی داد، تو سعی کن لااقل به خاطر خودت هم که شده، برای این که اثر ماند اون رو کم کنی، مثبت برداشت کنی.
یادت باشه ما با این دروس انسان سازی می خوایم خودمون رو بسازیم.ما مسئول پرورش دیگران نیستیم. قرار نیست هر کسی رو که دیدیم داره ماند تولید می کنه،سرش جیغ بکشیم که چرا داری به من موج منفی می دی! چون این کار خودش تولید مانده! قرار نیست به مادر بزرگ پیری که همه ی عشقش اینه که در باره ی مریضی های جدیدش حرف بزنه،بتوپیم و کلی باهاش دعوا کنیم! نه! بلکه باید از در عشق وارد بشیم
و در پایان:
خدایا ، به ما کمک کن نگاهمان را چنان از جادوی عشق پر کنیم که جز خیر و برکت ، نبینیم!
نوشته شده توسط زهره
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵)::.
گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.::پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰)::.
گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.::مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/۲-۳) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/۵۳)::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.::به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵)::.
گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! ... توبه میکنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.::خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.::خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.::ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳)::.
نوشته شده توسط زهره