دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

معرفی رشته گفتار درمانی در کارشناسی ارشد

فصل اول

مشخصات کلی برنامه دوره کارشناسی ارشد

رشته گفتار درمانی


نام و تعریف رشته: کارشناسی ارشد ناپیوسته گفتار درمانی

? speech therapy (M.Sc)

کارشناسی ارشد ناپیوستة گفتار درمانی یکی از شاخه‌های علوم پزشکی و نخستین مقطع پس از دورة کارشناسی است. در طی این دوره، دانشجویان اندازه گیری دقیق اجزای مختلف گفتار و زبان را می‌آموزند، جنبه‌های پیچیده و دشوار اختلالات آن رامورد بررسی قرار می‌دهند و با روشهای شناسایی و بهبود بخشیدن به آنها در کودکان و بزرگان می‌شوند. دانش آموختگان این دوره علاوه بر بدست آوردن مهارتهای علمی و عملی اختلاف رشته، روش‌های پژوهش را فرا می‌گیرند و با شرکت در انجام پروژه‌های پژوهشی جنبه‌های هنجار و ناهنجار را در گفتار و زبان طبیعی و مرضی کشف می‌کنند و به پیشببرد مرزها گسترش روحیه علمی و افزایش سطح سلامت جامعه کمک می‌نمایند. در این رشته برای اختلالات و چاره‌اندیشی برای بهبود آنها از روشهای غیر تهاجمی استفاده می‌شود.

2- تاریخچه رشته:

در ایران، مقطع کارشناسی ارشد رشته گفتار درمانی از سال 1371 در دانشکده علوم دانشگاه علوم پزشکی ایران و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی آغاز به کار کرد. همه ساله در نیمسال اول تحصیلی، دانشجو پذیرفته شده است. از سال 1379 دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز اقدام به پذیرش دانشجو در این مقطع نموده است. اکنون کارشناسی ارشد این رشته در دانشگاههای علوم پزشکی ایران، تهران، و دانشگاه علوم بهداشتی توانبخشی دایر است و آخرین بازنگری دروس این مقطع در سال 1374 انجام شده است.

3- رسالت رشته:

باتوجه به وجود تفاوت اساسی در اجزاء و ساختار گفتار و زبان در زبانهای مختلف و نظر به شاخصها و معیارهای طبیعی این مهارت در جنبه‌های طبیعی و مرضی، متناسب باویژگی طبیعی گویندگان هر زبانی تعیین می‌شود، ضرورت دایر بودن این دوره برای دستیابی به خودکفایی روشن است. دانشجویان این رشته با مطالعه متون علمی و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در جنبه‌های نظری، عملی و بالینی، درباره مشکلات، ویژگی‌ها و اختلالات گفتار و زبان، آگاهی و مهارت لازم را بدست می‌آورند و با تکیه بر دانش و توانایی اختصاصی این رشته برای کشف معیارهای طبیعی گفتار و زبان و ویژگیهای بومی اختلالات گفتار و زبان به انجام پژوهش در جنبه‌های هنجار و ناهنجار می‌پردازند، و متناسب با اصول علمی و بالینی مربوطه، اطلاعات بدست آمده از پژوهشها را برای شناخت و بهبود بخشیدن به اختلالات، در چارچوب شیوه‌های آموزشی و غیرتهاجمی گفتار درمانی مورد استفاده قرار می‌دهند.

4- ارزشها و باورها (فلسفه برنامه):

گفتار و زبان متأثر از عوامل مختلفی چون عوامل زیستی، محیطی، عصبی، روانشناختی، زبانشناختی و تعلیم و تربیت می‌باشد. در برخی موارد، جنبه‌های مختلف هریک از انواع اختلالات گفتار و زبان تحت تأثیر این عوامل به مشکلاتی بسیار پیچیده و مقاوم تبدیل می‌شوند که شناسایی و بهبود بخشیدن به آنها به دانش و آگاهی بیشتری نیازمند است.

دستیابی به آگاهی و دانش کافی مستلزم پژوهش در ابعاد مختلف گفتار و زبان است که خود نیازمند تلفیق دانش و مهارتهای پژوهشی با آگاهی‌ها و توانائی‌های خاص این رشته است که با رویکردهای آموزشی و پژوهشی جامعه‌نگر و توجه به آحاد جامعه و ویژگیهای قومی و فرهنگی کشور حاصل خواهد شد. این فرآیند متمرکز بر اختلالات مزمن و مقاوم گفتار و زبان بوده و مبتنی بر حل مشکل (Problem Solving) و خودآموزی (Self study) و یادگیری مستمر (Life long learning) می‌باشد.

5- چشم انداز رشته:

سطح علمی این رشته در ایران به نحوی افزایش خواهد یافت که در عرصه‌های جهانی با سایر کشورها به رقابت علمی بپردازیم، و در سایة به کارگیری نتایج پژوهشها، بسامد اختلالات گفتار و زبان نیز در جامعه کاهش پیدا کند و بر سلامت جامعه از این نظر افزوده شود.

6- نقش های دانش آموختگان:

نقش های دانش آموختگان در این برنامه آموزشی عبارتند از: شناخت اختلالات گفتار و زبان، درمان اختلالات گفتار و زبان، پژوهش در گفتار و زبان.

7- وظایف حرفه‌ای دانش آموختگان:

الف – وظایف مربوط به نقش شناخت اختلالات گفتار و زبان

- ارزیابی مددجو و تعیین علائم و نشانه‌های اختلال گفتار و زبان

- شناسایی عوامل جسمی و محیطی مؤثر بر اختلال گفتار و زبان

- تعیین نوع و شدت اختلال گفتار و زبان و پیش آگهی آن

ب – وظایف مربوط به نقش درمان گفتار و زبان:

- طرح ریزی برنامه بهبود بخشیدن به اختلالات گفتار و زبان

- اجرای روشهای گفتار درمانی

- همکاری و تبادل نظر با سایر متخصصین در درمان گفتار و زبان

ج – وظایف مربوط به نقش پژوهشی در گفتار و زبان:

- پژوهش، کشف و اندازه گیری هنجارهای گفتار و زبان در جامعه

- تهیه و تدوین شاخصها و روشهای اندازه گیری و ارزیابی مهارتهای گفتار و زبان

- شناسایی مشکلات جامعه در مورد گفتار و زبان

- تدوین طرح پژوهشی برای بررسی و دستیابی به راه حل مشکلات گفتار و زبان در جامعه

- اجرای طرح پژوهشی و ارائة نتایج و دستاوردها

8- اهداف کلی:

هدف از این برنامه، تربیت نیروهای کارآمدی است که بتوانند:

1- در زمینه‌های مختلف هنجارها و ناهنجاریهای زبان (Language) و گفتار (Speech)، متناسب با ویژگی‌های بومی و فرهنگی، به پژوهش بپردازند.

2- اختلالات مزمن و مقام گفتار و زبان را تمیز دهند و شیوه‌های گفتار درمانی را برای بهبود بخشیدن آنها مورد استفاده قرار دهند.

9- استراتژی کلی آموزشی:

برنامه آموزشی این دوره کارشناسی ارشد با استفاده از استراتژی‌های زیر انجام خواهد شد:

الف: آموزش مبتنی بر تلفیقی از استاد محوری و دانشجو محوری است.

ب: آموزش مبتنی بر حل مسئله (Problem solving)

ج: آموزش مبتنی بر نیازهای جامعه

د: خودآموزی (Self Study)

ه: آموزش مبتنی بر نیازهای مراجع

و: آموزش روشهای شناسایی و بهبود بخشیدن به اختلالات مقاوم و مزمن گفتار و زبان بر پایة بر شواهد

ز: مطالعة موردی

ح: پژوهش درمورد هنجارها و ناهنجاریهای گفتار و زبان

10- شرایط و نحوة پذیرش دانشجو:

دارندگان مدرک کارشناسی این رشته می‌توانند در این دوره به ادامه تحصیل بپردازند.

مواد امتحانی و ضرایب آنها:

- اختلالات اکتسابی زبان                                                2

- اختلالات زبان در دورة رشد                                         2

- اختلالات واج شناختی و آواشناختی                              2

- اختلالات صوت                                                          2

- اختلالات روانی گفتار                                      2

11- رشته‌های مشابه در داخل کشور:

در داخل کشور مشابه این رشته وجود ندارد.

12- رشته‌های مشابه در خارج از کشور:

رشته‌های مشابه این رشته که در دانشگاههای کشورهای دیگر تدریس می‌شوند عبارتند از:

الف: اختلالات ارتباطی (Communication Disorders) در آمریکا، انگلیس، استرالیا و کانادا.

ب: آسیب شناسی گفتار و شنوایی شناسی (Speech pathology and Audiology) در آمریکا، استرالیا و کانادا.

ج: اختلالات گفتار، زبان و شنوایی (Speech Language and Hearing Disorders) در آمریکا، استرالیا و کانادا.

د: آسیب شناسی گفتار و زبان (Speech and Language pathology) در آمریکا، استرالیا، کانادا.

13- شرایط موردنیاز برای راه اندازی رشته:

طبق شرایط و ضوابط شورای نظارت، ارزشیابی، و گسترش دانشگاههای علوم پزشکی کشور می‌باشد.

14- شرایط دیگر مانند بورسیه: ندارد.


 

 

فصل دوم

مشخصات دوره برنامه کارشناسی ارشد

رشته گفتار درمانی


1- طول دوره و ساختار آن:

طول تحصیلی در این دوره براساس آیین‌نامة کارشناسی ارشد ناپیوسته مصوب شورای عالی برنامه ریزی می‌باشد.

2- نام دروس و تعداد واحدهای درسی:

دروس این دوره شامل درسهای پایه، اختصاصی اجباری، اختصاصی اختیاری و پایان‌نامه به شرح زیر است:

 

دروس پایه                                 12                    واحد

دروس اختصاصی اجباری           12                   واحد

دروس اختصاصی اختیاری           4                      واحد

پایان نامه                                   4                      واحد

جمع                                         32                    واحد


 

الف) جدول دروس کمبود یا جبرانی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته گفتار درمانی

کد درس

نام درس

تعداد واحد

ساعت

پیش نیاز

نظری

عملی

جمع

01

سیستمهای اطلاع رسانی پزشکی

1

9

17

26

ندارد

جمع

 

1

9

17

26

 

 

* گذراندن این درس به عنوان کمبود یا جبرانی اضافه بر سقف واحدهای دوره برای همه دانشجویان ضروری است.


ب) جدول دروس پایه دوره کارشناسی ارشد رشته گفتار درمانی:

 

کد درس

نام درس

تعداد واحد

ساعت

پیش نیاز

نظری

عملی

جمع

02

آزمایشگاه گفتار و زبان

2

-

68

68

ندارد

03

آمار و روش پژوهش پیشرفته

3

34

34

68

ندارد

04

اندازه گیری، ارزشیابی و آزمون سازی

3

17

68

85

ندارد

05

عصب – روان شناسی زبان

2

34

-

34

ندارد

06

زبان شناسی و آواشناسی بالینی

2

17

34

51

02

 

جمع

12

102

204

306

-

 


جدول دروس اختصاصی اجباری (core) دوره کارشناسی ارشد رشته گفتار درمانی

 

کد درس

نام درس

تعداد واحد

ساعت

پیش نیاز

نظری

عملی

جمع

07

اختلالات واج شناختی و آواشناختی

2

17

34

51

ندارد

08

اختلالات روانی گفتار

2

17

34

51

ندارد

09

اختلالات صوت

2

17

34

51

02

10

اختلالات اکتسابی زبان

2

17

34

51

ندارد

11

اختلالات زبان در دوران رشد

2

17

34

51

ندارد

12

روند طبیعی پردازش گفتار و زبان

2

34

-

34

ندارد

 

جمع

12

119

170

289

-

 


د – جدول دروس اختصاصی اختیاری (non core) دوره کارشناسی ارشد رشته گفتار درمانی:

 

کد درس

نام درس

تعداد واحد

ساعت

نظری

عملی

جمع

13

زبان تخصصی

2

17

34

51

14

پژوهش موردی

2

-

68

68

15

نگارش متون علمی و پژوهشی

2

17

34

51

16

حرکت شناسی و بیومکانیک اندامهای گویایی

2

34

-

34

17

شیوه های تربیت گفتار و صدا

2

17

34

51

 

جمع

10

85

170

255

 

هیچ یک از دروس اختیاری پیش نیاز ندارد و هر دانشجو ملزم به گذراندن 4 واحد از دروس اختیاری فوق خواهد بود.

خنده بر هر درد بی درمون دواست

حتما شما هم کلمات جایگزین بعضی کلمات بیگانه رو می دونین! مثلا رایانه به جای کامپیوتر، یارانه به جای سوبسید، پایانه به جای ترمینال، سامانه به جای سیستم و .....

حالا فرض کنین اگه کلماتی مثل ازدواج، عروس، داماد، جشن عروسی و... بیگانه بود به جاش می شد از چه کلماتی استفاده کرد:

ازدواج: خوشبختانه

جشن عروسی: بدبختانه  

 

 

 

 

لیلی و مجنون:

دید مجنون دختری مست و ملنگ
در خیابان با جوانانی مشنگ
خوب دقت کرد در سیمای او
دید آن دختر بُود لیلای او
با دلی پردرد گفتا این چنین
حرف ها دارم بیا (پیشم بشین) 

من شنیدم تازگی چت می کنی
با جوانی اهل تربت می کنی
نامه های عاشقانه می دهی
یا ایمیل از ( توی) خانه می دهی
عصرها اطراف میدان ونک
می پلاسی با جوانان ونک
موی صاف خود مجعد می کنی
با رپی ها رفت و آمد می کنی
بینی خود را نمودی چون مویز
جای لطفاً نیز می گویی (پلیز)
خرمن مو را چرا آتش زدی؟
زیر ابرو را چرا آتش زدی؟
چشم قیس عامری روشن شده
دختری چون تو مثال زن شده 

دامن چین چین گلدارت چه شد؟
صورت همچون گل ِ نارت چه شد؟
ابروی همچون هلالت هم پرید؟
آن دل صاف و زلالت هم پرید؟
قلب تو چون آینه شفاف بود
کی در آن یک ذرّه ( شین و کاف) بود 

دیگر آن لیلای سابق نیستی
مثل سابق صاف و عاشق نیستی
قبلنا عشق تو صاف و ساده بود
مهر مجنون در دلت افتاده بود
تو مرا بهر خودم می خواستی
طعنه ها کی می زدی از کاستی؟
زهرماری هم که گویا خورده ای
آبروی هرچه دختر برده ای
رو به مجنون کرد لیلا گفت : هان
سورۀ یاسین درِ‌ ِگوشم نخوان
تو چه داری تا شوم من چاکرت؟
مثل قبلن ها شوم اسپانسرت ؟
خانه داری ؟ نه ، اتول ؟ نه ، پس بمیر
یا برو دیوانه ای دیگر بگیر
ریش و پشم تو رسیده روی ناف
هستی از عقل و درایت هم معاف
آن طرف اما جوان و خوشگل است
بچه پولدار است گرچه که ول است 

او سمندی زیر پا دارد ولی
تو به زحمت صاحب اسب شـَلی
خانه ات دشت و بیابان خداست
خانۀ او لااقل آن بالاهاست
با چنین اوضاع و احوالت یقین
خوشه ات یک می شود ، حالا ببین
او ولی با این همه پول و پله
خوشۀ سه می شود سویش یله
گرچه راحت هست از درک و شعور
پول می ریزد به پای من چه جور
عشق بی مایه فطیر است ای بشر
گرچه باشی همچو یک قرص قمر
عاشق بی پول می خواهم چکار
هی نگو عشقم ، عزیزم ، زهر مار 

راست می گویند، تو دیوانه ای
با اصول عاشقی بیگانه ای
این همه اشعار می گویی که چه؟
دربیابان راه می پویی که چه؟
بازگرد امروز سوی کوه و دشت
دورۀ عشاق تاریخی گذشت
تازه شیرین هم سر ِ عقل آمده
قید فرهاد جـُلمبر! را زده 

یا همین عذار شده شکل گوگوش
کرده از سرتا نوک پایش روتوش
با جوانان رپی دم خور شده
نان وامق کاملاً آجر شده
ویس هم داده به رامین این پیام
بین ما هرچه که بوده شد تمام
پس ببین مجنون شده دنیا عوض
راه تهرن را نکن هرروزه گز
اکس پارتی کرده ما را هوشیار
گرچه بعدش می شود آدم خمار
بیخیال من برو کشکت بساب
چون مرا هرگز نمی بینی به خواب
گفت با «جاوید» مجنون این چنین:
حال و روز لیلی ما را ببین
بشکند این «‌ دست شور بی نمک»
کرده ما را دختر قرتی اَنک
حال که قرتی شده لیلای من
نیست دیگر عاشق و شیدای من
می روم من هم پی ( کیسی ) دگر
تا رود از کله ام عشقش به در
فکر کرده تحفه اش آورده است
یا که قیس عامری یک برده است
آی آقای نظامی شد تمام
قصۀ لیلی و مجنون ، والسلام
خط بزن شعری که در کردی زما
چون شده لیلای شعرت بی وفا

سندروم داون

سندرم داون که در گذشته مونگولیسم نیز نامیده می‌شد، یک بیماری ژنتیکی است که به دلیل افزایش تعدادی کامل یا نسبی در کروموزم ۲۱ به وجود می‌آید. این بیماری دارای علایم مختلف از جمله ناهنجاری‌های عمده و یا خفیف در ساختار یا عمل کرد ارگان‌ها می‌باشد. از جمله علایم عمده و زودرس که در تقریباً همه بیماران مشاهده می‌شود وجود مشکلات یادگیری و نیز محدودیت و تاخیر رشد و نمو می‌باشد.

یک کودک مبتلا به سندرم داون.

نام این سندرم از نام یک پزشک انگلیسی به نام جان لانگزدان داون (John Langsdon Down) گرفته شده‌است که برای اولین بار این سندرم را در سال ۱۸۶۶ توصیف نمود. افراد مبتلا به سندرم داون توان ذهنی پایین تر از حد میانگین دارند و به طور معمول دچار ناتوانی ذهنی خفیف تا متوسط هستند. تعداد کمی از مبتلایان به سندرم داون دچار ناتوانی شدید ذهنی هستند. متوسط میزان بروز این سندرم مابین ۱ در ۶۰۰ تا یک در ۱۰۰۰ مورد از تولد نوزادان زنده گزارش شده است که این میزان در مادران جوان کم تر و باافزایش سن مادر افزایش می‌یابد. با این وجود در حدود دو سوم مبتلایان به سندرم داون از مادران زیر ۳۵ سال متولد می‌شوند.

[

[ویرایش] پیشگیری از سندرم داون

فرشته 4.jpg

در گذشته برای پیشگیری از سندرم داون توصیه می‌شد که همه مادران بالای ۳۵ سال توسط آزمایش سلول‌های مایع آمنیوتیک (آمنیوسنتز) یا نمونه‌گیری از پرزهای جفتی (CVS) تحت بررسی قرار گیرند. اما از آنجا که بیش از دو سوم نوزادان مبتلا به سندرم داون از مادران زیر ۳۵ سال متولد می‌شوند در حال حاضر شیوه‌های غربالگری سندرم داون به همه مادران باردار توصیه می‌شود.در این شیوه‌ها که معمولاً در سه ماهه اول بارداری یا سه ماهه دوم بارداری انجام می‌گیرند از روش‌های غیر تهاجمی همانند بررسی خون مادر یا سونوگرافی استفاده می‌شود.


[ویرایش] عمل آمینیو سنتز

آلفا فیتو پروتئین، AFP

معمولا AFP خون یک زن باردار مقدار پایینی است و بطور معمول در خون مردان سالم یا زنان غیر باردار این ماده یافت نمی شود و در صورت وجود میزان این ماده در خون این افراد بسیار اندک است. از روی مقدار AFP خون یک زن باردار می توان جهت تشخیص بیماری ها یا شرایط خاص استفاده کرد و می توان تشخیص داد که آیا جنین دچار مشکلاتی از قبیل مسدود شدن کانال نخاعی، آنانسفالی یا سندروم داون و موارد خیلی نادر مانند سندروم های کروموزوم (تریزومی) یا امفالوسل که یک نقص مادرزادی در دیواره شکمی است، هست یا نه. در مسدود شدن کانال نخاعی (Spinabifida) ، چنانچه میزان AFP خون زودتر از ۱۵ هفتگی مورد بررسی قرار بگیرد، قابل اطمینان نیست. از روی AFP موجود در خون به همراه نتایج دو تست دیگر بنامهای «استریول» و HCG می توان سندروم داون (Down) را تشخیص داد. هنگامی که این سه تست با هم انجام شوند به آن تست تریپل می گویند. این تست جهت اسکرین (تشخیص) مشکلات جنینی، بسیار دقیق تر از تست مجزای AFP است. این تست بر روی سرم خون مادر انجام می شود.


اسکرین جنین یک زن باردار جهت تشخیص سندروم داون: سطح پایین AFP در ۶۰ درصد موارد می تواند نشانه سندروم داون باشد اما هنگامی که نتایج تست AFP همراه با نتایج دو تست استریول و HCG مورد بررسی قرار گیرد، احتمال تشخیص سندروم داون تا ۸۰ درصد افزایش می یابد.

در صورتی که داروهای ضد انعقاد مانند آسپرین یا وارفارین مصرف می کنید، قبل از انجام خونگیری، به پزشک اطلاع دهید. ممکن است مقادیر نرمال AFP در آزمایشگاههای مختلف با هم تفاوت داشته باشند. این مقادیر نرمال بسته به سن جنین فرق می کند. شاید AFP بالا یا پایین به این معنی باشد که سن جنین اشتباه محاسبه شده است. به کمک سونوگرافی خیلی دقیق تر می توان سن جنین را محاسبه کرد. انجام آمینیو سنتز نیز به منظور اندازه گیری AFP مایع آمینیون توصیه می شود. در زنان باردار مقدار AFP در هفته چهاردهم بتدریج شروع به افزایش می کند. این حالت تا یکی دو ماه قبل از تولد ادامه یافته و سپس بتدریج کاهش می یابد. مقادیر AFP در زنان سیاهپوست معمولا کمی بالاتر از زنان سفید پوست است. برای تخمین صحیح سن جنین لازم است مقدار AFP را بدقت اندازه گیری کرد. اندازه نرمال مقدار AFP برای هر خانم بر اساس وزن، نژاد، وضعیت دیابت(یعنی اینکه آیا شخص نیاز به تزریق انسولین دارد) و سن جنین وی تنظیم شده است. اگر طی سونوگرافی تخمین سن جنین تغییر کند باید مقدار AFP را دوباره با آن تطبیق داد. میانگین این اندازه تطبیق داده شده را MOM می نامند. مقدار MOM را برای خانم مورد آزمایش، نرمال در نظر می گیرند.

مقدار بالای AFP مقدار بالای AFP در یک زن باردار می تواند به این دلایل باشد: سن نامناسب بارداری، یک حاملگی چند قلویی، جنین با نقص لوله عصبی، نقص دیواره شکمی (Omphalocele) و جنین مرده. برای اصلاح Omphalocele یا نقص دیواره شکمی، نوزاد باید پس از تولد مورد عمل جراحی قرار بگیرد.


مقدار کمتر از حد نرمال AFP در یک زن باردار مقدار پایین AFP می تواند به این دلایل باشد: سن نامناسب آبستنی، جنین مبتلا به سندروم داون.

عوامل تأثیر گذار بر روی تست آلفا فیتو پروتئین یکی سیگار کشیدن باعث افزایش مقدار AFP خون می شود و دیگری نگهداری بد و نامناسب خون در یخچال و آلوده بودن خون از دلایلی هستند که می توانند در نتایج تست اختلال ایجاد کنند. AFP یک تست اسکرینیینگ است که احتمال وجود مشکلات را در جنین جستجو می کند. چنانچه نتایج AFP غیر طبیعی باشد باید تستهای اضافه دیگری را نیز انجام داد. برای ارزیابی AFP غیر طبیعی از سونوگرافی استفاده می شود. سونوگرافی علاوه بر اینکه مواردی از قبیل چندقلویی زایی و تخمین سن جنین را مشخص می کند، علت افزایش مقدار AFP خون را هم نشان می دهد. در صورتی که با سونوگرافی نتوان علت AFP غیر طبیعی را تشخیص داد باید آمینوسنتزیس انجام شود. مقدار AFP موجود در مایع آمینوتیک را می توان به کمک آمینو سنتزیس اندازه گیری کرد.


[ویرایش] غربالگری سه ماهه اول بارداری

شیوه انتخابی موسسه جهانی پزشکی جنین است و در بین هفته ۱۱ تا ۱۴ حاملگی به همه مادران باردار توصیه می‌شود. در این روش از مارکرهای سونوگرافی، بیوشیمی، مشاوره و نرم‌افزار استاندارد استفاده می‌شود. در صورت انجام در مراکز مورد تایید موسسه جهانی پزشکی جنین ۹۰ تا ۹۵ در صد دقت دارد.

[ویرایش] غربالگری سه ماهه دوم بارداری

در صورت رعایت کلیه استانداردها تا بین ۷۵ تا ۸۵ در صد دقت دارد و در مادرانی که در سه ماهه اول موفق به انجام غربالگری سه ماهه اول نشده اند و یا د رمواردی که امکان دسترسی به روش های پیشرفته سه ماهه اول وجود ندارد توصیه می‌شود.

[ویرایش] غربالگری تجمعی

از ترکیب ریسک محاسبه شده در سه ماهه اول و دوم بدست می‌آید و در صورت رعایت همه استاندرد ها تا ۹۵ در صد دقت دارد. در این روش ریسک محاسبه شده سه ماهه اول به اطلاع مادر رسانده نمی‌شود و به همین دلیل در مواردی که ریسک محاسبه شده سه ماهه اول پرخطر تعیین شده عده‌ای خلاف موازین اخلاق پزشکی می‌دانند و آن را توصیه نمی‌کنند.

سندرم فریاد گربه

سندرم فریاد گربه

سندرم فریاد گربه از فقدان یا حذف بخش مهمی از مواد ژنتیک بازوی کوچک یکی از جفتهای کروموزوم شماره 5 ایجاد می شود. همچنین این سندرم را سندرم لوژون نیز می نامند. این سندرم یک شرایط نادر ژنتیکی است. تقریبا 13 درصد ناشی از خطا در یکی از کروموزومهای شماره 5 یکی از والدین است ، لذا کودکان بعدی یا وابستگان نیز می توانند مبتلا باشند و در نتیجه هر دو والد این کودکان باید مشاوره ژنتیک شوند. گاهی اوقات کروموزوم شماره 5 دوم نیز درگیر است. عقیده بر این است که دختران بیشتر از پسران به این سندرم مبتلا می شوند.


خصوصیات سندرم فریاد گربه:


مهمترین خصوصیت متمایز کننده سندرم که درسال 1963 به وسیله متخصص ژنتیک ژروم لژیون مطرح شده است صدای شبیه به گربه، یکنواخت و بلند کودک است. اگر چه صدا به طور طبیعی همزمان با رشد کودک کاهش می یابد ولی اغلب این صدا تا بزرگسالی ادامه دارد.


علاوه بر گریه، خصوصیات دیگری نیز وجود دارد. هر کودک مبتلا همه خصوصیات را ندارد و آنهایی که به طور متوسط مبتلا هستند، خصوصیات معدودی دارند. 


 خصوصیات شناسایی کننده اصلی


گریه یکنواخت و ضعیف شبیه به فریاد گربه
سر کوچک (میکروسفالی)
صورت گرد
فاصله زیاد بین چشمها (هایپر تلوریسم)
پل بینی کوتاه
پیچیدگی پوست روی پلکهای بالا
خطوط مشخص کف دست
سقف دهان بلند
چانه کوچک عقب رفته
خصوصیات صورت به هنگام نوجوانی تغییر می کند یعنی پل بینی بالا می رود و پیچیدگی پوست پلکهای بالا وضوح خود را از دست می دهد. سر کوچکتر از حد نرمال باقی می ماند ولی خیلی قابل تشخیص نیست.


 


 سایر خصوصیات یا مسائل پزشکی که با افزایش سن ایجاد یا بیشتر می شود:


آسیبهای شنوایی خفیف
مسائل بینایی خفیف
لوچی چشم که نسبتا شایع است
تون عضلانی پایین که شایع است
مسائل بالینی را می توان به طور موفقیت آمیزی با درمان های استاندارد پزشکی درمان کرد. برنامه های مداخله اولیه با استفاده از درمانهای متنوع و روشهای آموزشی برای گسترش رشد اجتماعی، عقلانی و بدنی می تواند به میزان زیادی آینده کودک را بهبود بخشد.


 


برنامه های مداخله اولیه باید شامل موارد زیر باشد:


فیزیوتراپی
گفتار درمانی
کار درمانی
هماهنگی حسی
در صورت لزوم رفتار درمانی
از آنجایی که اکثر کودکان دارای این سندرم، تأخیر کلامی شدید را تجربه می کنند و مسائل زبان و عدم ارتباط، ایجاد ناکامی و مسائل رفتاری می کند، لذا گفتار درمانی برای آنها ضروری است. کودکانی که نمی توانند به درستی زبان را یاد بگیرند می توانند از ابزارهای الکترونیک ارتباطی استفاده کنند. اکثر کودکان دچار سندرم فریاد گربه نمی توانند به تنهایی از خود مراقبت کنند و به نظارت برای ادامه زندگی نیاز دارند.


 


آموزش و پرورش


 


کودکان دچار سندرم فریاد گربه در کشورهای پیشرفته هم در کلاس های عادی و هم در کلاس های ویژه و پیش دبستانی شرکت می کنند. اگر چه شرکت در مدرسه عادی برای همه بچه ها لازم است اما تصمیم گیری در خصوص جایابی کلاس ویژه یا عادی مسئله مهمی است که بستگی به رفاه اجتماعی و نوع قوانین کشور و دولت ها دارد. در کشورهای جهان سوم مانند ایران این پدیده روند رو به تکوینی را می گذراند.


 


تحقیقات


 


تحقیقات در گذشته بیشتر متمرکز بر حوزه ژنتیک پزشکی بود و سعی در بررسی جنبه های رفتاری و رشدی این سندرم داشت. تحقیقات ژنتیک اخیر معطوف به شناسایی محل ژنهای اساسی مسؤول خصوصیات مختلف این سندرم است. مکانهای ژن گریه و سایر خصوصیات در روی نوارهای جداگانه کروموزوم 5 شناسایی شده است.


تحقیقات بر روی حوزه رفتاری هنوز در حال کار بر روی تعیین و توصیف خصوصیات رشدی و رفتاری مختلف مشخصه این سندرم است. متخصصین رشد همراه با متخصصین ژننتیک با یکدیگر تلاش می کنند تا نحوه تأثیر توالی های مختلف ژنتیکی که روی رشد و خصوصیات رفتاری تأثیر می گذارد را تبیین کنند. امیدواریم که در آینده شاهد نتایج مؤثر و مفید بیشتری جهت تسهیل زندگی این کودکان باشیم .  نوشته شده توسط زهره نوریان

دوستی

سلام به دوستای خیلی خوبم

دوستی زیباست و خداوند زیبایی را دوست دارد پس چرا ما بندگان این زیبایی را نادیده میگیریم و با

 کارهای حساب نشده ی خودمان آن را زشت و نازیبا جلوه می دهیم. بیاییم دست در دست هم با 

قلموهای عشق وجود خودمان از رنگ هایی که از قلب درونیمان نشئت می گیرد این زیبایی را خیلی

 خوش رنگ جلوه دهیم و بهتر آن است که از رنگ های شاد و زیبا که از گرمی وجودمان سرشار گرفته آن

 را رنگ کنیم.چرا از رنگهای سرد  و بی روح به این واژه ای به این زیبایی بنگریم وبه جای رنگ آبی سرد از

 رنگ قرمز آتشین استفاده کرده وهمواره درون وجود دوستانمان را از گرمی بی پایان خودمان گرمی

 ببخشیم ودیگر به جای کدورت همواره به زیبایی این واژه ی الهی بنگریم

تاریخچه تقلب


گویند: «تقلب مفهومی است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:
تقلب توانگر کند مرد را / تو خر کن دبیر خردمند را
تاریخچه ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد. البته این تقلب با روش های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند های کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.
زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می شود نام برد.


حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می رسانیم:

روش های نوشتاری:

1- نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...
2- نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...
3- نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...
4- نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه ی آئورت و ...

روش های با کلاسی:

1- استفاده از ماشین حسابهای مهندسی
2- استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس

روش های جوادی:

1- خر نمودن یک فقره بچه خرخون
2- خم کردن سر به روی ورقه ی طرف به صورت تابلو.
3- روش بویایی:خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند.
4- روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

توجه:

اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد

مادران روزتان مبارک

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.


گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.








مامانی روزت مبارک







 


 


 






[B]خب مه هم به نوبه ی خودوم روز مادر به همه ی مم انه عزیز مخصوصأ مم خودوم تبریک اگم انشالاه که سایه شون همیشه بالا سر همه ی ما بشد و از دوستونی که مم شو فوت ایکردن خواهش امهه که برن سر قبر ممشون ، احتمالآ همتون اگیتون که احتیاج به گپ تو نین ما خودمون ارم اما مه وظیفه ام خو امدنست بگم...

روز مادر


باغبان هستی:

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.

باغبان هستی:

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.

گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.



خشم لبریز از مهربانی:

مهربانی و لطافت مادر را بارها یاد کرده ایم و ستوده ایم، ولی من، لحظه های ناب خشم و قهر او را نیز می ستایم؛ لحظاتی که پایم در راه می لغزید و سوی بیراهه می رفتم؛ لحظاتی که دست به خطا می بردم و از سر جهل راه عصیان پیش می گرفتم. نه به کلام او دل می سپردم و نه به نگاه زنهار زده اش وقعی می نهادم. سر در جیب جهالت فرو کرده، راه خود می رفتم و او چون کوهی سترگ، راه بر من می بست. چون رودی خروشان می خروشید، آن گونه که خود را خردتر از آن می دیدم که نافرمانی کنم و چه زود پرده جهالتم دریده می شد و چشم دلم گشوده، و می دیدم که با آن خشم لبریز از مهربانی اش، چگونه راه مرا بر پرتگاه خطا بسته است و آن گاه، فروتنانه به سپاسش می نشستم.



قدرت مندی و جدیت:

به همان اندازه که مهربانی و لطافت مادر قابل ستایش است، قدرت مندی و استواری او در راه تربیت صحیح کودک نیز قابل تحسین، و شایسته ستایش است. مادر فهمیده و دانا، با جدیت از مشاجره با کودک و یا کوتاه آمدن در مورد خواست های نا به جای او دوری می کند و با قدرت مندی، راه او را بر خطا می بندد و این، بهترین راه برای حفظ سلامت جسمی و روحی کودکی است که نه خوب و بد را می شناسد و نه می تواند بفهمد و بشناسد.



گام به گام رو به سعادت:

مادر مسلمان، در کنار همه محبت های مادرانه و عاطفه بی پایانی که خداوند به او بخشیده، چون راهنمایی است که کودک را از همان ابتدا با اصول اسلامی آشنا می کند. او با نقل داستان های واقعی یا تخیلی، تذکر گام به گام و بیان کودکانه از واقعیت ها و بایدها و نبایدها، کودک را با رفتاری مطلوب و اسلامی پرورش می دهد، آن گونه که این رفتارها از همان آغاز کودکی در وجود کودک برجسته می شود. چنین مادرانی که راه سعادت را بر روی فرزندان خود می گشایند، شایسته تحسین و پاداش الهی هستند.



عظمت مقام مادر:

در قانون خلقت، هرچه مقام آفریده ای بالاتر است، وظایف او هم سنگین تر می شود. در این میان، زن که به عنوان انسان، جانشین خدا در زمین و به عنوان مادر، پرورش دهنده افراد جامعه بشری است، از مقام بلند و والایی برخودار است. آیت الله جوادی آملی، در مورد عظمت مقام مادر و وظایف او چنین می نویسد: «یک سلسله مسئولیت های پرورشی به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سی ماه یک سری مسئولیت هایی دارد که مرد ندارد. در این سی ماه که کودک مستقیماٌ از مادر تغذیه می کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است؛ یکی برای خود و دیگری برای کودک. آیا این عظمت زن نیست؟ این مسئولیتی نیست که ذات اقدس الهی به زن داده است که به زن فرمود: مسئولیت در حفظ اندیشه ها، افکار و عقاید بیش از مرد است. تو مسئول دو نفری. از این رو مواظب افکار و اندیشه هایت باش؛ زیرا که بسیاری از مسائل، از راه اندیشه به فرزند می رسد».



تعالی اندیشه در مادر:

حساسیت مقام زن و دشواری وظایف او، و سنگینی اموری که در خلقت بر عهده او نهاده شده، بسیار دشوار و در عین حال ظریف و دقیق است. توجه مادران به این وظایف حساس، باعث سلامت جامعه بشری است. استاد جواد آملی در این باره چنین می نویسد: «اگر مادری بداند که اندیشه های او در کودک اثر می گذارد، اندیشه ها و بینش های خود را تعالی بیشتری می بخشد، وظیفه مادری تنها این نیست که با وضو بچه را شیر بدهد و (یا هنگام شیر دادن) «بسم الله» بگوید که اینها امور ظاهری و عبادت های ظاهری است؛ بلکه دین می فرماید: مواظب اندیشه های خودت نیز باش».



تجلیل ویژه از مادر:

خداوند در جای جای قرآن کریم، به تکریم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردی، احسان به والدین را در کنار عبادت حق ذکر می کند. ولی با همه این توصیه ها، در جایی که از زحمات آن دو یاد می کند، تنها از دشواری هایی که مادر تحمل کرده نام می برد و می فرماید:« ما انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، (خاصه مادر) زیرا مادرش (بار وجود) او را به سختی حمل کرده و به سختی فرو نهاده است.» بله آن جا که سخن از سختی ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بیان می دارد تا بلندای حق او بر فرزند، آشکار گردد.



بلندای مقام مادری:

استاد جوادی آملی درباره توجه و اهتمام زنان به امور خانواده و وظیفه حساس مادران می فرماید: «مبادا ارزش های مادی و عادی، مقام والای مادری را به دست نسیان بسپارد و آن را کمتر از سمت های دیگر وانمود کند و خانه داری و مدیریت داخلی خانواده که رکن اصیل جامعه اسلامی است، کم رنگ گردد».



منزلت رفیع مادر:

حساسیت وظایف مادر به قدری والا و دقیق است که توجه یا عدم توجه به آن، تأثیر آشکار و عمیقی بر آینده کودک و جامعه می گذارد. در حقیقت، مقام مادری پستی کلیدی در جامعه است.

استاد جوادی آملی در مورد مقام مادر می فرماید: «نه اعضای خانواده مجازند مقام شامخ مادری را تنزل دهند، نه افراد جامعه می توانند منزلت رفیع مدیریت داخلی خانه را سبک تلقی کنند، نه نظام حکومتی و سیستم اداره جامعه حق دارد از بهای لازم آن غفلت یا تغافل کند، و نه خود زنان مأذونند که از شناخت چنین جایگاه رفیعی جاهل بوده و یا تجاهل نمایند.»



دعا برای والدین:

خدای متعال در کتاب آسمانی اش، قرآن کریم، در چهار مورد احسان و اکرام والدین را بلافاصله بعد از توحید و عبادت خود ذکر کرده که این نشان دهنده تأکید بر وجوب احترام و احسان به والدین و بزرگ داشت مقام آنان است. افزون بر این، در موارد چندی نیز مؤمنان را به دعا در حق والدین و طلب آمرزش برای آنان توصیه کرده است. ما نیز در این روز بزرگداشت مقام مادر، دست به دعا بر می داریم و از خدای یگانه برای همه مادران مهربان برکت، رحمت و عزت می طلبیم.



گاه نیازمندی:

مادران اسوه های فداکاری، جلوه های صبوری و آینه های بردباری اند که کودک را از آغاز بودنش در آغوش پر مهر خویش گرفته و در پناه حمایت خود می پرورانند. لحظه ای از فکر کودک خود غافل نمانده و اندکی بی توجهی به او روا نمی دارند. چه زیباست اگر چنین اسوه های صبوری و فداکاری را، گاهِ پیری که نیازمند حمایت و هم یاری اند، با مهربانی و رحمت بپذیریم، دست یاری به سویشان بگشاییم، و مقام بلندشان را پاس داریم.






my mother i love you and i need you,even tough

i love you and i need you,even tough

i may at times have made you tear your hair

i set myself apart,bet even so

your presence and your loves are always there

you are my jail cell and ten-ton door

that keeps me from just being who i am

and so i pound the walls and go to war

ramming all the rules that i can ram

yet though i mast rebel,all the while

i know your love,s the ground on wich i stand

i wait upon the flash of your pround smile,my mother

and twist inside at every reprimand

i,m sorry for the times i,ve caused you pain

after these brief storms,love will remain

مادر دوستت دارم وتا ابد به تو محتاجم

تا ابد دوستت دارم وبه تو محتاجم

وهمین لحظه این قدر اشک برای ریختن دارم که موهایت تر شود

خودم را از تو دور کرده ام،با این وجود توجه وعشق تو هنوز در دلم برپاست

تو مامن وسرپناه من هستی

که مرا از گزندها وآسیب ها حفظ می کنی

من از دیوارها می گذرم وپرواز می کنم

و تمام کارهایی را که باید،انجام می دهم تا در پناه تو باشم

شاید من یاغی وسرکش باشم

اما می دانم حتی زمینی که بر روی آن ایستاده ام از عشق تو سرشار است

من منتظر لبخند درخشان وپرغرور تو هستم،مادر

لبخندی که هر گره ای را باز می کند

برای تمام لحظاتی که به خاطر من رنج کشیده ای متا سفم

اما بعد از طوفان های کوچک

این آرامش است که پا برجا خواهد ماند. 







A little boy asked his mother, "Why are you crying?" "Because I'm a woman," she told him.
"I don't understand," he said. His Mom just hugged him and said, "And you never will."
Later the little boy asked his father, "Why does mother seem to cry for no reason?"
" All women cry for no reason," was all his dad could say.
The little boy grew up and became a man, still wondering why women cry.
Finally he put in a call to God. When God got on the phone
he asked, "God, why do women cry so easily?"
God said: " When I made the woman she had to be special.
I made her shoulders strong enough to carry the weight of the world,
yet gentle enough to give comfort.
I gave her an inner strength to endure childbirth and the rejection that many times comes from her children.
I gave her a hardness that allows her to keep going when everyone else gives up,
and take care of her family through sickness and fatigue without complaining.
I gave her the sensitivity to love her children under any and all circumstances,
even when her child has hurt her very badly.
I gave her strength to carry her husband through his faults
and fashioned her from his rib to protect his heart.
I gave her wisdom to know that a good husband never hurts his wife,
but sometimes tests her strengths and her resolve to stand beside him unfalteringly.
And finally, I gave her a tear to shed. This is hers exclusively to use whenever it is needed."
"You see my son," said God,
"the beauty of a woman is not in the clothes she wears, the figure that she carries,
or the way she combs her hair.
The beauty of a woman must be seen in her eyes,
because that is the doorway to her heart - the place where love resides

پسربچه ای از مادرش پرسید:چرا تو گریه می کنی؟
مادر جواب داد برای اینکه من زن هستم.
او گفت: من نمی فهمم!مادرش اورا بغل کرد و گفت: تو هرگز نمی فهمم
بعد پسربچه از پدرش پرسید:چرا به نظر می آـید که مادر بی دلیل گریه می کند.
همه زنها بی دلیل گریه می کنند!این تمام چیزی بود که پدر می توانست بگوید.
پسربچه کم کم بزرگ و مرد شد.اما هنوز درشگفت بود که چرا زنها گریه می کنند؟
سرانجام او مکالمه ای با خدا انجام داد و وقتی خدا پشت خط آمد،او پرسید:
خدایا چرا زنها به آسانی گریه می کنند؟
خدا پاسخ داد:وقتی من زن را آفریدم،گفتم او باید خاص باشد
من شانه هایش را آنقدر قوی آفریدم تا بتواند وزن جهان را تحمل کند
و در عین حال شانه هایش را مهربان آفریدم تا آرامش بدهد.
من به او یک قدرت درونی دادم
تا وضع حمل و بی توجهی که بسیاری اوقات از جانب بچه هایش به او می شود را تحمل کند.
من به او سختی را دادم که به او اجازه می دهد وقتی که همه تسلیم شدند او ادامه بدهد
و از خانواده اش به هنگام بیماری و خستگی و بدون گله و شکایت مراقبت کند.
من به او حساسیت عشق به بچه هایش را در هر شرایطی حتی وقتی بچه اش او را به شدت آزار داده است ارزانی داشتم.
من به او قدرت تحمل اشتباهات همسرش را دادم و او را از دنده همسرش آفریدم تا قلبش را حفظ کند.
من به او عقل دادم تا بداند که یک شوهر خوب هرگز به همسرش آسیب نمی رساند.
اما گاهی اوقات قدرتها و تصمیم گیری هایی را برای ماندن بدون تردید در کنار او امتحان می کند.
سرانجام اشک را برای ریختن به او دادم.
این مخصوص اوست تا هروقت که لازم شد از آن استفاده کند.
پسرم می بینی که زیبایی زن در لباسهایی که می پوشد
ودر شکلی که دارد یا به طریقی که موهایش را شانه می زند نیست.
زیبایی زن باید در چشمانش دیده شود.
چون درچه ای است به سوی قلبش، جائیکه عشق سکونت دارد.

در باره فرعون

هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981م زمام امور فرانسه را بر عهده  

گرفت،از
مصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده فرعون برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به
فرانسه منتقل شود . *

**

*هنگامی که هواپیمای حامل بزرگترین طاغوت تاریخ در فرانسه به زمیننشست،بسیاری
از مسئولین کشور فرانسه و از جمله رئیس دولت و وزرایش در فرودگاه حاضر شده و از
جسد طاغوت استقبال کردند 

 

 پس از اتمام مراسم،جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال
داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد
شکافان فرانسه،آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع
کنند . *

*رئیس این گروه تحقیق و ترمیم جسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه بنام
پروفسور موریس بوکای بود که برخلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند،*

 

*او در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود .تحقیقات پرفوسور بوکای همچنان
ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس
از ساعتها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و
مرده است و پس از خارج

کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد،آن را مومیایی کرده اند . اما مسئله ی غریب و
آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده
بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد باقی مانده است در
حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.

پروفسور موریس بوکای در حال آماده کردن گزارش نهایی در مورد کشف جدید (مرگ
فرعون بوسیله غرق شدن در دریا و مومیایی جسد او بلافاصله پس از بیرون کشیدن از
دریا ) بود که یکی از حضار در گوشی به یادآور شد که برای انتشار نتیجه تحقیق
عجله نکند،*

* چرا که نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مور غرق شدن فرعون است.

ولی موریس بوکای بشدت این خبر را رد کرده و آن را بعید دانست. او بر این عقیده
بود که رسیدن به چنین نتیجه ی بزرگی ممکن نیست مگر با پیشرفت علم و با استفاده
از امکانات دقیق و پیشرفته کامپیوتری.
در جواب او یکی از حضار بیان کرد که قرآنی که مسلمانان به آن ایمان دارند قصه
غرق شدن فرعون و سالم ماندن جثه‌ی او بعد از مرگ را خبر داده است. *

 حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد و از خود سوال می‌کرد که چگونه این امر
ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال 1898م و تقریبا درحدود دویست سال
قبل کشف شده است، در حالی که قرآن مسلمانان قبل از 1400 سال پیدا شده است؟
چگونه با عقل جور در می آید در حالی که نه عرب و نه هیچ انسان دیگری از مومیایی
شدن فراعنه توسط مصریان قدیم آگاهی نداشته و زمان زیادی از کشف این مسئله
نمیگذرد؟ *
**

*
موریس بوکای تمام شب به جسد مومیایی شده زل زده بود و در مورد سخن دوستش فکر
میکرد که چگونه قرآن مسلمانان درمورد نجات جسد بعد از غرق سخن می‌گوید در حالی
که کتاب مقدس آنها از غرق شدن فرعون در هنگام دنبال کردن موسی سخن میگوید اما
از
نجات جسد هیچ سخنی بمیان نمیآورد.. و با خود میگفت آیا امکان دارد این مومیایی
همان فرعونی باشد که موسی را دنبال میکرد؟ *

*و آیا ممکن است که محمد هزار سال قبل از این قضیه خبر داشته است؟

 او در همان شب تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به
میان نیاورده بودند.

پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر باز گرداندند ولی موریس
بوکای خاطرش آرام نگرفت تا اینکه تصمیم به سفر

کشورهای اسلامی گرفت تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن
اطمینان حاصل کند. یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و این آیه را برای او تلاوت
نمود:

{فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ
کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ} [یونس:92]

**امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند
خیلی از مردم از آیات ما غافلند...**
 *

*این آیه او را بسیار تحت تآثیر قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صدای
بلند فریاد زد:

من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم.

موریس بوکای بار تغییرات بسیاری در فکر و اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و
دهها سال در مورد تطابق حقائق علمی کشف شده ذر عصر جدید با آیه های قرآن تحقیق
کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته
باشد.*

*وبر ایمان او به کلام الله جل جلاله افزوده شد (لا یأتیه الباطل من بین یدیه
ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید).

حاصل تلاش سالها تحقیق این دانشمند فرانسوی کتابی بود بنام( قرآن و تورات و
انجیل و علم بررسی کتب مقدس در پرتو علوم جدید).


نوشته شده توسط فائزه جهانگیر

تصاویر از تمام نقاط ایران

 

بانهبانه  

 

شیرازاصفهان 

کرمانشاه 

 

 

  

مهاباد

بوکان 

ایلام 

مشهد 

سقز 

نجف آباد اصفهان( ارگ شیخ بهایی )

طبقه بندی انواع افازی ها

یکشنبه 9 خرداد ماه سال 1389
طبقه بندی انواع افازی ها

آفازی:

آفازی اختلال تکلم و از دست دادن آن بعد از به دست آوردن آن  است بیمار آفازیک کلام خود را بطور نادرست ادا کرده و با کلام دیگران را کاملا درک نمیکند . از طرف دیگر دیس آرتیک در هجای الفاظ و لغات دچار اشکال است لیکن از نظر دستوری و انتخاب لغات و واژه های مناسب ایرادی ندارد .

آفازی را باید  بتوان از نظر بالینی تشخیص داد چرا که وجود آن شمعرف وجود ضایعه در کورتکس یا بلافاصله زیر کورتکس و زیر نیمکره چپ است  

  در این زمینه دو استثنا ء وجود دارد :

1- برخی از افراد که بااصطلاح چپ دست هستند نیمکره راست را جهت تکلم بکار میگیرند .

2- آفازی مربوط به ذکر اسامی آنومیک آفازیا ممکن است بعلت اختلالات متابولیک و یا ضایعات فضا گیری باشد که فشار ایجاد میکند .

از آنجاییکه انواع مختلف آفازی دارای اتیولوژی های متفاوت هستند لذا طبیب در ابتدا باید قادر باشد که وجود آفازی را تشخیص دهد و در ثانی باید نوع آفازی را تعیین کند .


آناتومی آفازی :

قدرت تکلم در همه افراد با اصطلاح راست دست و اغلب افراد به اصطلاح چپ دست مربوط  است به فونکسیون نیمکره چپ.

نقاط آناتومیکی که به تکلم مربوط می شوند در مسیر شاخه های شریان مغزی میانی که شیارهای رولاندو وسیلویوس را احاطه کرده اند قرار دارند . تولید صوت و ادای آن بصورت کلمات به چهار ناحیه دراین منطقه مربوط می شود که از عقب تا جلو قرار گرفته اند . لذا ارتباطات آناتومیک مربوط به تکلم ما بین مناطق ور نیکه یا قسمت خلفی اولین گیروس گیجگاهی . گیروس زاویه ای . دسته قوسی . و منطقه بروکا یا ثلث خلفی گیروس پیشانی وجود دارد .


منطقه ورنیکه :

در مجاورت کورتکس اولیه شنوایی قرار داشته و مرکز درک کلماتیکه توسط دیگران گفته می شود و نیز مرکز درک کلمات گفته شده توسط خود فرد است . این منطقه با گیروس زاویه ای که مرکز تجزیه و تحلیل احساس و اطلاعات دیگر همراه با آن است ارتباط دارد .


دسته قوسی :

بصورت طنابی از ماده سفید است که به منطقه بروکا که مرکز اعمال حرکتی تکلم است ختم می شود منطقه بروکا در عین حال قادر است اطلاعات بدست آمده از سایر مناطق مربوط به تکلم را بزبان دیگر در آورده و با تولید صوت و ادای کلمات نقش فیزیولوژیک خود را انجام دهد .


پنج  نو ع مختلف آفازی :

1- آفازی بروکا :

این نوع آفازی در اثر ضایعه در منطقه بروکا و یا نواحی مجاور آن بوجود می آید و خصوصیات آن بقرار زیر است :

الف - حرف زدن به آهستگی صورت گرفته و سلیس نیست و بعلاوه هجای کلمات دچار اشکال بوده و با سعی زیاد بیمار صورت میگیرد. حرف زدن بیمار بااصطلاح تلگرافی است بدین معنی که کل حرفی که بیمار میزند بسیار کاهش پیدا کرده و بیمار لغات کوچک و یا انتهای برخی لغات را در هنگام تکلم حذف کرده و آنرا ادا نمی کند .

ب - درک لغات نوشته و یا گفته شده خوب است و ایرادی ندارد .

پ- تکرار یک لغت هر چند که با سعی و زور زدن بیمار صورت میگیرد خوب است لیکن تکرار یک عبارت با اشکال صورت میگیرد بخصوص عباراتی که با یک فعل کمکی همراه هستند . نظیر : ..... واست یا ..... مگر باشد و یا .....اما است و ...

ت - بیمار در هنگام نوشتن دارای حالت افازیک است .

ث- بیمار در نام بردن اشیاء مختلف دچا راشکال است .

ج - ضعف عضلات یک طرف بدن وجود دارد که معمولا در بازو شدید تر از پاست و این حالت بعلت نزدیک بودن کورتکس حرکتی به منطقه بروکااست .

چ- بیمار از کمبود و نقص خود مطلع است و غالبا وازده و دچار افسردگی است .

ح - با کمال تعجب در  برخی بیماران می توان مشاهده نمود که بیمار قادر است بدون اختلال تکلم ملودی ای را زمزمه کند و حتی آفازی وی در هنگام فحش دادن و نفرین کردن دیگران از بین میرود .


2- آفازی ورنیکه :

بعلت ضایعه منطقه ورنیکه و یا نواحی مجاور آن بوجود می آید :

الف - سخن گفتن بیمار واضح و دارای ریتم  و هجای طبیعی می باشد لیکن بیمار از نظر ارائه اطلاعات و مطالب دچار می باشد زیرا که از الفاظ زائد و لغات بی محتوی و نادرست استفاده می کند .

ب - بیمار از لغات و صداهای نادرست استفاده می کند . مثلا بجای این که بگوید این دست من است می گوید این شبدر من است .

پ- بیمار در درک لغات گفته شده و یا نوشته شده دچار اشکال است .

ت - طرز نوشتن مثل سخن گفتن دچار اشکال است هر چند که شیوه نویسندگی ممکن است درست باشد .

ث - تکرار لغات و عبارات دچار اشکال است .

ج - نام بردن اشیاء دچار اشکال است .

چ- همی پارزی وجود نداشته و یا بسیار خفیف است و این امر بعلت دور بودن کورتکس حرکتی از محل ضایعه است . هیم آنوپسی و یا کوادری آنوپسی ممکن است وجود داشته باشد .

ح - بیماران ممکن است که به کمبود و نقص خود واقف نباشند و لذا غالبا حتی در موارد حاد بیمارای دچار وازدگی و افسردگی نمی شوند .


3- آفازی هدایتی :

بعلت ضایعات لوب تمپورال و یا پاریتال است که دسته قوسی ویا الیاف ارتباطی را نیز گرفتار می کند .

الف - سخن گفتن بیمار واضح است لیکن اطلاعاتی که بدست می آید کامل نیست و اختلالات پارافازیک شایع است .

ب - بیمار قادر به درک مطالب گفته شده و یا نوشته شده می باشد لیکن درخواندن مطالب دچار اشکال است .

 پ- بیمار در تکرار لغات و عبارات دچار اشکال است بخصوص در تکرار عباراتی که شامل لغات کوچک دستوری است .

ت - نام بردن اشیاء برای بیمار مشکل است .

ث- قدرت  بیمار در نوشتن مطالب مختل شده هر چند که شیوه  نگارش بیمار ممکن است درست بشاد .

ج- همی پارزی در صورتی که وجود داشته باشد معمولا خفیف است .


4 - آفازی در نام بردن اشیاء :

این نوع آفازی بعلت ضایعات کوچک گیروس زاویه ای . انسفالو پاتی های متابولیک ویا توکسیک و یا ضایعات کوچک فضا گیر که در منطقه ای دور از ناحیه تکلم قرار دارند دیده می شود .

الف - سخن گفتن بیمار واضح است لیکن اطلاعاتی که بیمار بدست می دهد ناقص و مبهم است و آن بعلت اختلالات پارافازیکی است که وجود دارد . هر چند که این نوع آفازی را به جهت اشکال در نام بردن اشیاء  می خوانند لیکن تنها یافته بالینی در این نوع آفازی نیست .

ب - بیمار قادر به درک کلمات گفته شده و نوشته شده است .

پ- همی پلژی وجود ندارد .

ت - در ک مطالب و تکرار لغات و عبارات طبیعی است .


5- آفازی گلوبال :

 این آفازی در ضایعات بزرگی که دو منطقه بروکا  و ورنیکه را گرفتار می کند دیده می شود همی پارزی در این آفازی وجود داشته و بعلاوه بیمار قادر به درک مطالب و صحبت کردن نمی باشد . در انفارکتوس های وسیع مربوط به محدوده تغذیه ای شریان مغزی میانی دیده می شود .


طرز معاینه بیماران آفازیک :

قبل از هر چیز باید معین نمود که آیا بیمار دچار آفازی است یا نه و سپس به تعیین نوع آن پرداخت :

الف - به حرف زدن بیمار گوش دهید . اگر بیمار واضح و سلیس صحبت می کند ضایعه در قسمت خلفی است و اگر حرف زدن بیمار سلیس نیست ضایعه در قسمت قدامی قرار دارد .

ب - آیا بیمار می تواند بدون اشکال بخواند و بنویسد اگر این طور است بیمار آفازیک نیست .

پ - آیا همی پارزی وجود دارد ؟ اگر این طور است ضایعه در قسمت قدامی قرار دارد که منطقه حرکتی را گرفتار کرده است .

ت - انواع مختلف آفازی را که در آن حرف زدن بیمار سلیس است جدا کنید و برای این منظور ببینید که آیا بیمار قادر به تکرار و درک مطالب و نام بردن اشیاء است یا نه ؟


آفازی  ورنیکه :

بیمار قادر به تکرار مطالب نیست و در نام بردن اشیاء دچار اشکال است .


آفازی هدایتی :

 بیمار قادر به تکرار مطالب نیست اما قدرت درک مطالب را داشته و بعلاوه در نام بردن اشیاء دچار اشکال است .


آفازی درنام بردن اشیاء :

قادر به درک مطالب و تکرار لغات و عبارات بوده لیکن در نام بردن اشخاص دچار اشکال شده است .


اهمیت تعیین کردن نوع آفاز ی:

تعیین نوع آفازی سطحی از سیستم عصبی را که دچار ضایعه شده است معلوم می کند اگر آفازی وجود داشته باشد ضایعه معمولا د رکورتکس نیمکره چپ است . در شخصی که در بکار گرفتن دست راست خود دچار اشکال بوده و آفازی خفیفی هم دارد حتما باید یک ضایعه نیمکره ای را مطرح ساخت و وجود مثلا ضایعه ای در شبکه بازویی را به اطمینان رد کرد .

 وجود آفازی دال بر اختلال عمل آن ناحیه از نیمکره هاست که جزء محدوده تغذیه ای شریان مغزی میانی محسوب می شود و غالبا در اثر ضایعات شریان کاروتید داخلی در گردن بوجود می آید .

تنگی قابل توجه شریان کاروتید داخلی ممکن است که با عمل جراحی اصلاح شود و در صورت تشخیص به موقع می توان از تبدیل آفازی زود گذر و خفیف به آفازی کروی جلوگیری کرد .

شروع ناگهانی آفازی ای  که بدو همی پارزی باشد و در آن تکلم بسیا رسلیس و واضح باشد معرف وجود آمبولی در شاخه خلفی شریان مغزی میانی است که در این مورد باید در جستجوی کانون آمبولی در قلب و یا شریان کاروتید بود .

اگر علت آمبولی مربوط به قلب باشد در این صورت از آنتی کواگولانها باید استفاده نمود و اگر گمان  وجود ضایعه در کاروتید میرود معمولا با استفاده از آنژیوگرافی بدنبال ضایعه ای در این شریان می گردیم که ممکن است با کمک جراحی درمان پذیر باشد .


بهر حال این اصل بالینی را در نظر داشته باشید :

شروع ناگهانی آفازی بدون هی پارزی معرف  وجود آمبولی است .

تذکر:

آپراکسی بمعنای اختلال در انجام حرکات ارادی  است که به منظور و مقصود معینی انجام می پذیرد و وجود آن را به اختلال عمده ای در حس و حرکت نمی توان نسبت داد .

این حالت عموما باسندرم های آفازیک همراه است .

آگنوزی بصورت اختلال در تشخیص است که اختلال اساسی حسی و یا حرکتی در آن وجود ندارد .