دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

دانشجویان گفتار درمانی همدان ۸۸

وظیفه یک گفتاردرمانگر کمک به افرادیست که دچار اختلالات تکلم هستند تا این بیماران نیز مانند سایرین از گفتار طبیعی بر خوردار شوند

 

 

 

سلام؛
سلام امام خوبم

همه دلخوشیم اینه که جواب سلام واجبه و هرچند چشم دیدنم را ندارید ولی جواب من را می دید.


جالبه جایی شنیدم که هیچکس نمی توانست جلوتر از پیامبر سلام کند، برخی از اصحاب متوجه این موضوع شدند و سر راه ایشان جایی پنهان می شدند تا بتوانند ناگهان به او سلام کنند!

سلام بر تو ای که در پشت آن دیوار هستی!

و پیامبر با این زودتر سلام کردن همه را غافلگیر می کردند و این سنت هیچگاه شکسته نشد. 

 

السلام علیک یا امام الرئوف

سلام امام رضا

سلام آقا

اول مدیر یا اول منشی؟

یه روز مسوول فروش، منشی دفتر، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف سرویس قدم می زدند
یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه
جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم
منشی می پره جلو و میگه: اول من، اول من!
من می خوام که توی باهاماس باشم، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم!
پوووف! منشی ناپدید میشه ...
بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: حالا من، حالا من
من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای نوشیدنی! داشته باشم و تمام عمرم حال کنم ...
پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه
بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه
مدیر میگه: من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن !!!

تو به من خندیدی....

تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره

از باغچه همسایه سیب را دزدیدم..

باغبان از پی من تند دوید،

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

تو رفتی و هنوز سالهاست در گوش من

 آرام آرام  خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق این پندارم:که چرا باغچه

کوچک ما سیب نداشت....؟؟

هوشنگ ابتهاج و شهریار

 هوشنگ ابتهاج این شعر و برای شهریار گفته  شهریارم با یه شعر جواب داده!جالبه حتما بخونید

ادامه مطلب ...

کلاس درس یک پروفسور فلسفه

    پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت.
وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.
سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟
و همه دانشجویان موافقت کردند.
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛ سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".
بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند.
در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت:

"حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند ? خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.
اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل کارتان، خانه تان و ماشی نتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده."
پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین.
همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین.
.....
اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند."
یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟
پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگی شلوغ هم ، جائی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست! "


بدون شرح....

پروردگار مهربان من:

کسی که اکنون مشغول خواندن این متن است زیباست چون دلی زیبا دارد.

چون تو دوستش داری و به او نظر کردی.قدرتمند و قوی و استوار است چون تو پشت و پناهش هستی.

خدایا از تو میخواهم کمکش کنی تا زندگیش سرشار از بهترین ها باشد.

معبود من به او درجات عالی دنیوی و اخروی عطا فرما و کاری کن به انچه چشم امید دوخته و انگونه که به خیر و صلاحش هست برسد.

خدایا در سخت ترین لحظات زندگی یاریگرش باش

تا همیشه بتواند همچون نوری در تاریکترین و سخت ترین لحظات زندگی اش بدرخشد و درناممکن ترین موقعیت ها عاشقانه مهر بورزد.........

آمین

کوچه "فریدون مشیری"

سلام دوستان عزیزم.امیدوارم حالتون خوب باشه و تا اینجای تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه.من این شعر رو خیلی دوست دارم امیدوارم شما هم از خوندنش لذت ببرید....                                      

عاشقانه


بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه که بودم.

 

در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید،

عطر صد خاطره پیچید:

 

یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.

 تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.

من همه، محو تماشای نگاهت.

 

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشة ماه فروریخته در آب

شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

 

یادم آید، تو به من گفتی: ازین عشق حذر کن!

لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن،

آب، آیینة عشق گذران است،

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،

باش فردا، که دلت با دگران است!

تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!

 

با تو گفتم:‌حذر از عشق؟؟؟ ندانم

سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،

نتوانم!

 

روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،

چون کبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ...“

 

باز گفتم که : ” تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم!

 

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب، ناله تلخی زد و بگریخت ...

 

اشک در چشم تو لرزید،

ماه بر عشق تو خندید!

 

یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم.

نگسستم، نرمیدم.

 

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ...

 

بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم.....                          

آپراکسی چیست؟

Apraxia of Speech همچنین با عناوین دیگر مثل  apraxia  لقطی یا کنش پریشی نیز شناخته می شود که نوعی اختلال در گفتار است به گونه ای که شخص توان صحیح و محکم صحبت کردن را ندارد که این اختلال ناشی از ضعف یا ناتوانی ماهیچه های گفتاری نمی شود ( ماهیچه های صورت ، زبان و لب ها ) شدت Apraxia of Speech می تواند در محدوده ملایم تا شدید باشد .

آپراکسی گفتار که عموما با صدمه مغزی مرتبط است ودر این اختلال ممکن است صحبت کند و تقلایی را نتیجه دهد .

آپراکسی  اختلال در توانایی انجام فعالیت های حرکتی به رغم کارکرد حرکتی بی نقص می باشد.

آپراکسی  ناتوانی از انچام فعالیت ارادی ، هدفدار ، که با فلج یا سایر آسیب های حسی یا حرکتی قابل توضیح نباشد. در آپراکسی ساختاری ، بیمار قادر به کشیدن اشکال دو یا سه بعدی نمی باشد.

در آپراکسی فرد میداند که چه میخواهد بگوید ولی زمانی که میخواهد آن را به صورت ارادی بیان کند نمیتواند درحالیکه گاهی به صورت غیرارادی آن را می گوید.

انواع و دلایل Apraxia of Speech چیست ؟

دو نوع اصلی Apraxia of Speech عبارتند از:

Apraxia of Speech اکتسابی و Apraxia of Speech پیشرفته

Apraxia of Speech اکتسابی می تواند در هر سنی ایجاد شود که حتی در افراد بالغ هم می تواند بروز کند . این نوع apraxia به دلیل ضربه به یکی از قسمتهای مربوط به صحبت کردن یا فقدان و معیوبی توان تکلم مغز می باشد . Apraxia of Speech اکتسابی هم می تواند به صورت نارسایی عضوی که نتیجه ضعف ماهیچه ها است ، باشد که بدلیل اختلال در سیستم عصبی ایجاد می شود.

Apraxia of Speech پیشرفته ( DAS ) در کودکان و از زمان تولد بوجود می آید و این نوع apraxia در پسرها بیشتر از دختر ها رخ می دهد . این نوع apraxia با نام های گوناگونی شناخته می شود مثل apraxia لقطی پیشرفته ، کنش پریشی لقطی پیشرفته ، apraxia شمرده شمرده و Apraxia of Speech دوران کودکی . DAS  با آنچه بعنوان تاخیر پیشرفته در گفتار شناخته می شود فرق می کند بگونه ای که کودک یک روش نوعی از گفتار پیشرفته را دنبال می کند اما بسیار کند تر از حالت نرمال .

دلیل یا دلایل DAS هنوز شناخته نشده اند . برخی از دانشمندان بر این باورند که DAS اختلالی است مربوط به پیشرفت کلی زبان کودک . دیگران معتقدند که دلیل آن ناشی از یک اختلال عصبی است که  بر روی توان  مغز برای ارسال پیام های مناسب  برای حرکت   ماهیچه های مربوط به گفتار اثر می گذارد . در هر حال تصویر مغز یا دیگر مطالعاتی هیچ نوع آسیبی مشخص یا تفاوتی را در ساختار مغز این نوع کودکان نشان نمی دهد . کودکانی که مبتلا به DAS می باشند اعضایی از خانواده شان هستند که یک زمینه اختلال ارتباطی یا توانایی آموزش دارند . این مشاهده و یافته های اخیر نشان می دهند که عوامل ژنتیکی نقش زیادی در این اختلال بازی می کنند .

آپراکسی اکتسابی

آپراکسی در نتیچه واقعه ای است که علت آن آسیب مغزی است، که می تواند در نتیجه سکته مغزی، ضربه وغزی، تومور مغزی، توکسین ها و یا عفونت ها باشد.که می تواند بسیار شدید باشد که فرد در اغاز کردن گفتار ناتوان است یا بسیار خفیف باشد که فرد در تلفظ کلمه های چند سیلابی با مشک روبرو است .اینکه فرد به کدام یک از آپراکسی شدید یا خفیف مبتلا شود  به شدت آسیب دیدگی بستگی دارد. درمان ممکن است با گفتان صداهای انفرادی و متضاد در آنها شروع شود. نواختن در ریتم گفتار به بعضی از افراد کمک می کند تا گفتارشان واضح تر شود. از تمرین تیکه های متضاد در ریتم گفتار طبیعی برای افزایش درک استفاده می شود. افرادی که آپراکسی خفیف دارند یاد میگیرند که از راهبرد هایی برای تولید کلمات بلندتر استفاده کنند که قبلاً برای تولید آن مشکل داشتند.

علائم این بیماری چیست ؟

افرادی که مبتلا با این دو نوع apraxia می باشند ممکن است یک تعداد خصوصیات یا علائمی از گفتار داشته باشند . یکی از قابل نوشتن ترین علائم مشکل در گذاشتن صداها و هجاها کنار هم در حالت صحیح فرم یک کلمه است . کلمات بزرگتر و پیچیده تر معمولا سخت تر از کلمات کوتاه و ساده تر هستند . همچنین این افراد هنگام صحبت کرد اشتباهات متناقضی مرتکب   می شوند . بط.ر مثال ممکن است این افراد یک کلمه سخت را درست بیان کنند اما در تکرار آن دچار مشکل می شوند یا ممکن است یک روز با گفتن یک صدای بخصوص مشکلی نداشته باشند اما در روز دیگر با همین صدا مشکل داشته باشند .

افرادی که apraxia دارند اغلب چندین بار یک کلمه یا صدا را تکرار می کنند تا بتوانند آنرا درست بیان کنند . خصوصیت معمول دیگری از Apraxia of Speech ، استفاده نادرست از علم عروض است که تغییر دادن ریتم ، تأکیدها و انعطاف های گفتار است که برای روشن کردن معنی و مفهوم از آن استفاده می شود .

کودکانی که Apraxia of Speech دارند معمولا فهمیدن و درک زبان برایشان راحت تر از آن است که از زبان استفاده کنند تا خودشان مطلبی را بیان کنند .

برخی از کودکان با این اختلال ممکن است مشکلات دیگری داشته باشند که ممکن است شامل مشکلات دیگری در گفتار مثل نارسا گویی عضوی یا مشکلات زبانی مثل ضعف در لغت ، گرامر نادرست و یا مشکل در سازماندهی واضح اطلاعات بیان شده یا مشکلات مربوط به خواندن نوشتن ، هجی کردن یا ریاضی یا مشکلات هماهنگی و یا مشکلات جویدن و بلعیدن باشد .

شدت Apraxia of Speech در هر دو نوع آن از شخصی به شخص دیگر متفاوت است . ممکن است apraxia بقدری ملایم باشد که تنها در برخی از صداها و یا موقعیت ها و یا کلمات پیچیده ظاهر شود . در موارد شدید apraxia شخص ممکن است توانایی ارتباط موثر با کلام را نداشته باشد و لازم باشد تا از روش دیگری برای ارتباط استفاده کند .

چگونه تشخیص داده می شود ؟

متخصصینی که به عنوان گفتار درمان شناخته می شوند نقش مهم کلیدی را در تشخیص و درمان این بیماری ایفا میکنند . عامل و یا تست خاصی که بتواند برای تشخیص Apraxia of Speech استفاده شود وجود ندارد . بعلاوه متخصصین گفتار درمانی در اینکه علائم مخصوص  apraxia  پیشرفته چیست  توافق  نظر  ندارند  .  شخصی  که کار تشخیص را انجام می دهد عموما بدنبال برخی یا بسیاری یا گروهی از علائمی که در بالا گفته شد می گردد . استفاده از عواملی مثل ضعف ماهیچه ها یا مشکلات درک زبان نیز می تواند به تشخیص کمک کند .

برای تشخیص Apraxia of Speech پیشرفته والدین و متخصصین ممکن است نیاز به یک دوره زمانی مناسب از گفتار کودک داشته باشند . در یک تست رسمی برای هر دو نوع Apraxia of Speech ، گفتار درمان ممکن است از بیمار بخواهد یک کاری مانند این انجام دهد ، مثلا یک کلمه مشخصی را چندین بار تکرار کند یا یک لیست از کلمات که بتدریج طولانی میشوند را بگوید  ( به طور مثال : Love , Loving , Lovingly  ) .

برای Apraxia of Speech اکتسابی یک گفتار درمان ممکن است توانایی صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن و ساختن حرکات غیر گفتاری فرد را آزمون کند . تست های عکس مغز مانند MRT  ممکن است برای تشخیص دادن apraxia اکتسابی از دیگر اختلالات گفتاری در افرادی که دچار ضربه مغزی شده اند شود .

چگونه معالجه می شود ؟

در برخی موارد افراد مبتلا به apraxia اکتسابی برخی یا تمام توانایی گفتاری خود را خودشان بهبود می بخشند که این نوع درمان بهبودی خود به خودی نامیده میشود . کودکان مبتلا به Apraxia of Speech پیشرفته نمی توانند مشکلات را خودشان به تنهایی بیابند . گفتار درمانی اغلب برای این کودکان و افرادی که مبتلا به apraxia اکتسابی هستند و نمی توانند تمامی بیماری خود را بهبود بخشند مفید است .

آسیب شناسان گفتار و زبان از شیوه های گوناگونی برای درمان Apraxia of Speech استفاده می کنند و یک درمان بسیار مؤثر هنوز ثابت نشده است و این درمان هم بصورت فردی مورد استفاده است و هم برای درمان دیگر مشکلات گفتاری که همراه با apraxia ایجاد می شود طراحی شده است . هر کسی یک نوع واکنش نسبت به درمان نشان می دهد و برخی افراد پیشرفت بیشتری نسبت به دیگران دارند . افراد مبتلا به Apraxia of Speech معمولا نیاز به ردمانهای فشرده و مکرر یکی پش از دیگری دارند . حمایت و تشویق افراد خانواده و دوستان نیز بسیار مهم است .

در موارد شدید افراد مبتلا به Apraxia of Speech پیشرفته یا اکتسابی ممکن است نیاز به استفاده از روشهای دیگر برای بیان داشته باشند ، که این ممکن است شامل زبان اشاره رسمی یا یک دفترچه یادداشت مخصوص زبان همراه با تصویر یا لغات نوشته شده باشد تا فرد بتواند آنرا به افراد دیگر نشان دهد یا ممکن است یک وسیله ارتباطی الکترونیکی مثل کامپیوتر قابل حمل    ( لب تاب ) باشد ، بطوریکه هم بنویسد و هم صحبت کند .

درمان آپراکسی گفتار شامل تمرینات غیر کلامی زبان و لب است .

چه تحقیقاتی تا به حال صورت گرفته است ؟

محققین بدنبال یافتن عوامل Apraxia of Speech پیشرفته هستند که شامل امکان نقش ناهنجاری در مغز یا دیگر بخشهای سیستم عصبی است . آنها در مورد عوامل ژنتیکی هم که در  DAS نقش دارند مطالعه می کنند . دیگر تحقیقات در مورد DAS  مربوط به شناسایی بیشتر و شناخت تکنیکهای جدید تشخیص این بیماری از دیگر اختلالات گفتاری است . تحقیق در مورد apraxia اکتسابی شامل مطالعات برای اشاره دقیق به نواحی خاص مغز که مربوط به این اختلال می شوند است . بعلاوه محققین نیز در حال مطالعه اثر روشهای معالجات گوناگون برای Apraxia of Speech اکتسابی و پیشرفته هستند .

نامه ی یک پیر زن به خدا

یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !

با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:


خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.

این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن ...
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: نامه‌ای به خدا !

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :


خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!...

مشکلات راه ورود خدا به زندگی

مشکلات و سـختی ها مانند جاده های

 

 

مسـدود نیسـتند، بلکه بیشتر به راه هـای پرپیچ

 

 

می مانند. مطمئناً مشـکل مانع در راه نیسـت، بلکه در

 

 

حـقیـقت تـخته سنگی اسـت که با بالا رفـتن از آن زندگی

 

بهتر، با شکوه تر و پرنور تر می شود. خیلی وقت ها مشکل

 

در حـقیـقت هـمان دری اسـت که خدا از آن وارد زندگی ما

 

 

می شود. ما خود را در پوسته ای سخت محبوس کرده ایم

 

 

که خدا را از ما دور نگه می دارد. مشکلات این پوسته

 

 

را می شکند تا خدا به راحتی وارد زندگیمان شود.